روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

دسیسه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

استقبال از یلدا

دیشب با محمد رفتیم یه میوه فروشی نزدیک بیمارستان به مناسبت اینکه فرداشب قراره یلدا باشه یه هندونه خریدیم رفتیم تو بخش با همکاران محترم نشستیم خوردیم خیلی حال داد

انتقال از جراحی به داخلی

امروز که الحمدلله خبر خاصی نبود یه مریض آنسفالوپاتی کبدی اشتباه زده بودن توسرویس ما که طرف نه رضایت سوند میداد نه NG خلاصه با بدبختی دادیمش سرویس محترم داخلی بعدش هم که گفتن واسه یه مریض تخت پیدا کن که نتونستیم و خلاصه اتفاق خاصی امروز نداشتیم البته یه مریضی هم که صبح عملش کرده بودیم و یه پیرمرد end stage  بود منتظر جواب CBC بودیم که گفتن expire شده

cv line برای مریض کراکی

صبح با صدای خروس ها ۵ تا مریض تصادفی آوردن که متاسفانه مادر خانواده با خونریزی مغزی فوت شد بعدشم یه دفعه اورژانس پر از ویزیت جراحی شد که الحمدلله سریع خالی شد مریض آپاندیسیتی رو بردیم اتاق عمل رفتیم دومی رو بگیریم آزمایشاتش خراب بود کنسل شد باز یقه مارو گرفتن بعدش رفتیم اورژانس گودر به ما یه مریض داد گفت این همه چیش خوبه و cv line می خواد من گردن شکسته هم گولش رو خوردم و شروع کردم گکذاشتن که دیدم این مریض کراکی که هست همه بدنشم که خالکوبیه همشم داره گیج میزنه گفتم خداییش این مارکهاش مثبت نیست که گودر گفت حالا بی خیال دکتر ایشالله اونم میاد ..نامردا بد کلاهی گذاشتن سر ما خلاصه بعد یک نصف شب دوباره رفتیم اتاق عمل یه مریض 89 ساله برای لاپاراتومی تجسسی که شکمش رو که باز کردیم آسیت فراوان داشت و متاستاتیک بود به نظرم مریض لنفوم داشت البته من مریض رو نمیشناختم خلاصه الا نساعت 3 صبحه  و ما بیداریم و داریم بلاگ مینویسیم جدیدا هم نگی گیر داده به این بلاتگ نوشتن ما


اتاق عمل اور‍انس نیا!!!

دیشب کشیک بودم بدبخت شدم اولش که یه مریض پپتیک اولسر پرفوره اومده بود که کراکی بود و عاقبت رفت اتاق عمل یه cv line هم به پست ما خورد که موفقیت آمیز بود و یکی دیگه که ارست کرد و فوت کرد و خلاصه همینجوری تا صبح پدرم درومد و بدبختی ما ازین جا شروع شد که صبح یه مریض ایسکمی اندام فوقانی اومد و ما همه کارهاش رو کردیم و این همراه گیجش رفت دنبال تشکیل پرونده و نیومد نتیجه این شد که سرهنگ به ما گیر داد و گفت اصلاً اتاق عمل نیا..ما هم رفتیم لالا  بعدش اومدیم پایین که مریضا رو ببینیم دیدیم نگی زنگ زد مریض آپاندیسیتیه آریتمی داره خلاصه بدو بدو رزیدنت قلب رو پیدا کردیم تا مریض رو دید و دوباره بردنش اتاق عمل الانم نشستیم تو استیشن پرستاری تا سال بالایی ها از اتاق عمل بیان بیرون و مریض ها رو راند و تعیین تکلیف کنن

موجودی به نام ببعیان

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

شالدون دردسر ساز

شنبه کشیک بودم خیلی داغونم از 12 شب تا صبح مریضای درب و داغون اومدن صبح کاوی اومد راند اورژانس یعنی کف کردم دفعه اولشم بود که اومد خلاصه 3 تا مریض دید 3 تاشونم گفت برن اتاق عمل حالا یکیشون انسداد روده بود اون هیچی یکیشون پریتونیت صفراوی بود که تو شهرستان ترتیبشو داده بودم اونم هیچی یه مریض 80 ساله که آلزایمر هم داشت و تو اورژانس کد خورده بود و زیر دستگاه بودم میخواستیم بفرستیم اتاق عمل خلاصه بگیر و ببند و رضایت جراحی پر خطر و آخرشم دوباره کد خورد و اکس پایر شد.امروز فهمیدم عاطی رو به خاطر اون قضیه شالدونه فرستادن خونه اینجور که معلومه خوابای بدی براش دیدن آزاد رو هم فرستادن خونه معلوم نیست اینجا چه خبره

اولین شالدون

امروز صبح نشسته بودیم که نگی اس زد یه شالدون هست بریم بزاریم ..رفتیم یه مریض ESRD بود که می خواستن برای دیالیزش شالدون بزارن خیلی خوب گرفتم و فقط موقع رد کردن وایر یه کم گیر کرد که نگی اومد جابجاش کرد و درست شد بعدشم بیمارستان رو به مقصد خونه وکیل ترک کردیم و ساعت 19 برگشتیم و گزارش بخش دادیم به سرهنگ اونم با 3 تا مریض که الحمدلله به خیر گذشت انترن محترم هم گفت می خوام برم خونه که گفتیم تو هم برو خوش باش.فردا هم به سلامتی اکتیو هستیم خدا به خیر بگذرونه

اولین chest tube برای نوموتوراکس

ساعت ٢٣ امشب( ١٨ آذر ) که بنده مثلا باید بیرون بیمارستان باشم و خیر سرم آف هستم تو پاویون داشتم اینترنت کار می کردم که نگی اومد گفت تو چرا اینجایی بعد هم گفت اگه دوست داری بریم یه chest tube بزاریم رفتم و تو بخش جراحی اعصاب بود طرف نوموتوراکس کرده بود خلاصه گذاشتم و دفعه اولم هم بود که نوموتوراکس میزاشتم خیلی حال داد البته بعدش فهمیدم که باید عاطی میومده بزاره که نگذاشته و نصیب من شده


بیا chest tube بکش

صبح که خبری نبود کلاً ٧ تا مریض داشتیم ٣ تاشم امروز مرخص کردیم یکیشونم رفته مرخصی موقت جمعاً ٣ تا مریض داریم خداییش آخر خندس بخش با ۴ تا مریض به هر کی هم زنگ میزنیم بیاد بستری بشه نمیاد ..کارای بخش که تموم شد رفتیم لالا کنیم که ناغافل گفتن بیا ٢ تا chest tube که گذاشتی رو بکش خلاصه خواب رو بر ما حرام کردن ولی بعدش اومدیم سیر خوابیدیم