روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

داریم میریم مرخصی

امروز کشیکیم من بخشم ظهر رفتیم یه مریض معاینه زیر بی هوشی داشتیم بعدشم یه آقای گانگرن فورنیه که 2 روز یه بار دبریدش میکنیم و خیلی خوب شده امیدوارم بتونیم مرخصش کنیم شب هم قرار بود یه مریض رو کت دان کنیم که سال بالایی گفت این پلاکت نگرفته نمیشه خیلی اسفناک بود کلی براش دندون تیز کزده بودیم ما که نفهمیدیم چرا انجام نداد قراره ساعت 10 بریم شیرینی خوری مهمون سرهنگ هستیم و گوش شیطون کر فردا قراره به مدت نامعلومی برم تعطیلات شاید یه 2 هفته ای نیام بنویسم

سور دادم

به مناسبت این چند تا عمل آخری امشب شامی به دوستان دادیم . مجلس شامل جناب سرهنگ من و ممل و سال یکمون بود به اضافه خانم دکتر امیری (که یه زخم معده پرفوره رو به ما داد عمل کردیم ) خلاصه پیاده شدیم آقا حسابی ...

یه کیسه صفرای دیگه زدیم

امروز آقای ممل ما مریض احوال بود و نیومد و ما بسی متاثر و متاسف شدیم از یه طرف ۳ تا عمل داشتیم یکیش که کنسر پیشرفته درومد و بدون هیچ اقدام خاصی شکم رو بستیم بعدش یه کیسه صفرا داشتیم که چون مریض توان مالی نداشت نتونستیم لاپاروسکوپی عملش کنیم (البته ما قند در دلمان آب شد ) و باز عمل شد و ما هم بالاخره پشت فرمون نشستیم و برای دو روز متوالی کیسه صفرا عمل کردم (بسی حال داد من بودم و سرهنگ استاد از فرنگ برگشته هم اصلا سر عمل نیومد ) بعد اونم یه هموروئید داشتیم که استاد که اومد اونم داد به من و خودش گفت امروز رفیقت نیومده روز روز توئه ) خلاصه بسیار روز قشنگی بود

کیسه صفرا عمل کردم

امروز روز بسیار زیبایی بود ازون جهت که بنده یه کیسه صفرا رو تقریبا خودم عمل کردم . و استاد و سرهنگ به من exposure میدادن . عمل هم زیاد طول نکشید خیلی را دستش خوب بود مثل هلو . ازون ور هم استاد جوونه هی تیکه مینداخت میگفت خیلی واسه لاپاروسکوپی خوب بود حیف که پول نداشت . حروم شد

اتاق عمل رو شاد کردیم

دیشب اون مریض ولولوس رو عمل کردیم انگار تایر ماشین از تو شکمش در آوردیم خیلی روده هاش وحشتناک شده بودند از رزیدنت ارتوپدی و بی هوشی گرفته تا خدمه اتاق عمل اومده بودن عکس میگرفتن . خلاصه مریض هم رفت آی سی یو و امیدوارم خوب بشه بعد یه آقای جوون که گانگرن فورنیه داره رو بردیم دبرید کردیم و آخرشم ساعت 1-2 صبح گفتن پدر آقای فلانی فتقش گیر کرده داریم میفرستیمش اتاق عمل خلاصه نشستیم تا بیاد وقتی اومد دیدیم جا رفته . غریو شادی از پرسنل به هوا خواست و فرستادیمش بخش. صبحم رفتم به اورژانس سر زدم خبری نبود

مریض دارم ولولوس

کشیکم یه مریض دارم ولولوس (پیچ خوردگی روده ) اورژانسی همه کاراشو کردیم فرستادیمش اتاق عمل الان ۲ ساعته نشستیم معطل بیهوشی سال ۱ میره ۲ میاد ۲ میره ۳ میاد ۳ اومده میگه باید سال ۴ بیاد مریض سختیه ایشونم هنوز تشریف فرما نشدن ..تو اورژانس امروزم یه CV line با یه شالدون با سال یکی گذاشتیم

اولین بار Right hemi colectomy

اون پسر بیچاره پست قبل که متاسفانه زنده نموند بعدش مریض انسدادی رو گرفتیم که یه کانسر پیشرفته بود و من برای اولین بار به کمک سرهنگ Right hemi colectomy  کردم بسی حال داد خلاصه اونم ما رو تا 2 صبح بیدار نگرمون داشت بعدشم رفتیم لالا امروزم که کشیکم و خدا به خیر کنه

جوانی با پارگی طحال

الانو تو اتاق عمل اورژانسم اومدم مریض انسداد گوارشیمون رو بگیرم که دیدم یه پسر جوون ۲۰ ساله اومده با پارگی طحال یه چند دقیقه بالای سرش بودم اصلا خونی براش نمونده بود همین جور داشتن براش خون تزریق دمیکردن یه بارم قلبش ایستاد ولی  احیاش  کردن برگشت فکر نمی کنم بمونه....حالم خراب شد

زخم معده پرفوره عمل کردم

دیشب کشیک بودیم خیلی مریض چپر چلاق داشتیم از اینترن بیمارستان خودمون که آپاندیسیت گرفته بود و دست بر قضا هم باباش استاد دانشگاه خودمون بود و شوهرش هم اینترن خودمون بود . تا یه خانم 50 ساله معتاد که شوهرش چاقو زده بود تو گردنش تا خود 4 بیدار بودیم منظورم 4 صبحه البته یه خوبی این کشیک هم این بود که ما برای اولین بار زخم معده پرفوره عمل کردیم و خیلی حال داد بر ما و یه چیز دیگه هم اینکه با یکی از نرس ها سر شالدون گذاری جروبحث کردیم که مراتب به اطلاع سوپروایزر رسانده شد

کاتتر CAPD میزاریم

امروز کلا اتاق عمل خیلی باحال بود اصلا معلوم نبود اتند بیهوشی کیه . همه دست به بغل نشسته بودیم تا یکی بیاد مریضمونو بخوابونه . بعدش هیش کی نمیومد . خلاصه خیلی طولش دادن آخرشم ساعت 10 شروع کردیم . امروز هم با استاد یه کاتتر CAPD برای یه مریض CKD گذاشتیم البته 40 درصدش و من رفتم . خوشم اومد