روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

پورت بد قلق

امروز روز خیلی خسته کننده ای بود ساعت 5 و 30 دقیقه از اتاق عمل اومدیم بیرون همچین مریضی هم نداشتیم اول از همه رفتم سر عمل کانسر معده که استاد بخش خیلی خوب آناتومی رو یاد دادند و ما بهره وافی و کافی بردیم یه عمل پورت گذاری داشتیم که دهن همه صاف شد آخرشم باز عمل شد . آخر سر هم یه مریض HIV&HCV مثبت رو با ممل یه بیوپسی از عقده های لنفاویش انجلم دادیم . اینا به کنار باید برای روز 5 شنبه هم مقاله ارائه بدم اصلا حسش نیست

ریچارد سوم

دیشب من آنکال بودم و این سال 1 محترم ما کلا صبح رو تو پیچ بود و اصلا بخش رو هم ندیده بود که به راه راست هدایت شد . بعدشم بروبچ قرار گذاشتیم بریم تئاتر می خواستیم بریم خشکسالی و دروغ که گفتن توبیخ شده رفتیم کار آتیلا پسیانی تو پارک هنرمندان رو دیدیم 15 تومن دادیم بعد دریغ از یک کلمه اگه ما فهمیده باشیم .اسمش ریچارد سوم بود ولی بعدش کلی به خودمون و نمایش خندیدیم . بعدشم با دوستان رفتیم شام که پاشا و خانمش با اصرار مهمونمون کردن...این تیکه آخرش که دیگه خیلی حال داد.در ضمن الانم دارم از بخش میام ساعت ۵ صبح مریض بد حال شده.اینم تیکه بد ماجرا

دل پیچیدگی

دیشب برای اولین بار در طول رزیدنتیم یه کشیک دادم که تا صبح به ما زنگ نزدن البته ساعت 4 صبح یکی زنگ زد اونم اشتباه زده بود فکر کنم فقط میخواست منو بیدار کنه . خلاصه رفتیم یه مریض با فیشر رو پارشیل اسفنکتروتومی کردیم . بعدش من رفتم سر عمل لاپاروسکوپی کیسه صفرا که انقدر چسبندگی داشت بازش کردیم . یه مریض HIV /HCV مثبت هم که از همه جا رونده شده بود رو به عنوان ژان والژان پذیرش کردن برای بیوپسی از لنف نود گردنش بعد رزیدنتش ( عفونی )هم که از دوستامه و اون معرفیش کرده بود باهاش اومد اتاق عمل گفت این هیچ همراهی نداره و من خودم کاراش رو کردم هزینش رو کم بزن .خلاصه رفتیم سر عمل دیدم دو تا دستکش G-vir که ضد ویروس هم هست خریده که میشد 80 هزار تومن .دلم سوخت گفتم ولش کن حواسمو بیشتر جمع میکنم اینا رو هم بره پس بده گناه داره . خلاصه حواسمون به آماده کردن مریض بود که دیدم ای دل غافل کمک بنده با دوست عزیز بیهوشی جو گیر شدن دو تا دستکش ها رو پوشیدن ........
گلاب به روتون دو تا تخم مرق صبح خوردم نمی دونم چی بود که از ظهر چسبیدم به دستشویی

مشکل نشستن داریم

امروز که بنده کشیک اورژانسم صبح رفتیم بخش رو دیدیم بعد سال 4 محترم 2در کردب بود نیومد وسطای ویزیت صبح زنگ زد چه خبر میکم خبری نیست میکه استاد نیومده میگم نه میگه اگه استاد پرسید بگین من هم بودم و با هم ویزیت کردیم میگم باشه هنوز از دهنم درنیومده باشه میبینم استاد اومده پشت خطم به سال 4 میگم .استاد دارن زنگ میزنن میگه ولش کن جواب نده !!!میگم آخه ..خلاصه دوباره چک میکنیم که من باید چیا به استاد بگم که همون لحظه استاد به سال یکیمون زنگ زد بلافاصله به سال 4 میگم و سال یکی هم که تا الان داشت میخندید به دیالوگ من با اشاره میگه که من خواسم هست خلاصه هی باید بگم الان چی گفت الان چی بگه خلاصـــــــــه فیلمی بود . بعدشم رفتم درمانگاه مریض دیدیم و استاد هم اومد . وسطاش به استاد به من گفت میگن لوله ژژنوستومی مریض درومده این کار سال 1 نیست خودت برو منم رفتم با کمک اینترن گذاشتیم و یه عکس کنترل هم گرفتیم که اینترنمون میگفت جاش خوبه .خودم هنوز ندیدم و بعد رفتم درمانگاه . که سال4 گفت استاد خونسرده میگه برای باهاش مریض ببینی که ما هم رفتیم دیدمو و بعدش زرشک پلو با مرق که تا یادم نرفته به علت گلو درد ما یه آمپولی زدیم دیشب که الهــــــــــــــــــــی دستش بشکنه هنوز نمیتونم درست بشینم

رابچر مثانه حین ترمیم هرنی

امروز رفتیم یه هرنی عمل کنیم اول فکر میکردم indirect باشه که نبود و direct از آب درومد . بعدشم مثانه رابچر پیدا کرد و خلاصه تو 2 لایه دوختیمش و درن  و سوند گذاشتیم .خودم اولین بار بود یه همچین هرنی میدیم از توضیحات استاد هم سر عمل سود بردیم . پانسمان فشاری هم براش گذاشتیم و الانم دیدمش خوب بود . امروز هم کشیکم گوش شیطون کر مثل اینکه قراره تا صبح بخوابیم خبری نیست

اولین رزو بعد مرخصی

امرزو ما از مرخصی برگشته بودیم و آماده آماده دو تا عمل نسبتا سنگین هم داشتیم . یکی تومور سیگموئید که تومور رکتوم درومد یکی دیگه هم یه کانسر معده . امروز طبق معمول باز preop سال یکی غوغا کرده بود و استاد هم قاطی کرده بود مریض رزرو خون نداشت آی سی یو نداشت خلاصه این دوستان محترم بیهوشی هم مرتب حال میدادن . خلاصه گذشت تا رفتیم سر مریض مثلاسیگموئید که استاد TR کردهند و گفتن این رکتومه و خیلی هم پایینه و کلی به سال 4 گیر دادن البته نهایتا به ما هم گیر دادن ...اینم ازین آخر کار یه مریض اومده بود پورتوکت تعبیه کنه که متاسفانه این کاتترش خراب بود و هم مریض اذیت شد و هم استاد و نهایتا یه سی وی لاین براش گذاشتیم رفت ..فردا شنیدم می خواد روز خوبی باشه

رفتیم مرخصی

امرزو رفتیم و با دوستان و اساتید صحبن کردیم و از امروز مرخصی گرفتیم . صبح یه عمل کیست هیداتید داشتیم و یه عمل تیروئید که تیروئیده خیلی خفن بود و ساب استرنال بود وسطاش دوستان توراکس هم اومدن نظر دادن . البته ختم به خیر شد . سر خوابوندن این مریض هم کلی با اتند بی هوشی مشکل داشتیم بعد یه مریض ما رو هم مثل هلو کنسل کردن البته مشکل از سال یکی ما بود که مریض که ok قلب نداره رو گذاشته بود تو لیست عمل

اولین هرنی در اورژانس

دیروز کشیک بسیار بدی بود یه مریض هرنی نافی استرنگوله اومده بود که دیالیزی هم بود و تا ساعت 3و30 دقیقه صبح ما اتاق عمل بودیم . البته این رو هم بگم که بنده با سرهنگ بخش جدید دوتایی اینو عمل کردیم و تقریبا این بنده خدا کمک من بود و چون تجربه اولم هم بود کلا حال داد . خلاصه تا 6 و 30 خوابیدیم و رفتیم بخش سرهنگ به سال 1 هم گیر داد چون مریضا رو خوب نمیشناخت و بهش گفت اتاق عمل نیاد . بنده هم باز امرزو دست به تیغ شدم و یه فیبروآدنوم برست رو با راهنمایی استاد خونسرده و سرهنگ درآوردم . دو تا از عملامون هم کنسل شد . ما ساعت 11 تو پاویون بودیم ..خیلی حال داد ..بعدش اومدیم با ممل و پاشا یه تخم مرغی زدیم ..پاشا از دادگاه اومده بود و الحمدلله همه چی براش ختم به خیر شده بود

مرخصی می خواااااام

امروز صبح که رفتیم مورنینگ بعدش چیف بخش جدیدمون رو از مورنینگ انداختن بیرون چون مریض آماده نکرده بود.بعدش ما رفتیم اتاق عمل که داشتیم یه بیوپسی عضله یه نوزاد رو با اتند اطفال انجام میدادیم که گفتن استاد خونسرده گفتهبرین باهاش راند من گفتم اگه میشه ممل بره من می خوام سر این عمل باشم که ندا اومد ممل با استاد جوونه سر عمل رفته تو برو . خلاصه کلی به زمین و آسمان فحش دادم و رفتم بخش . با همون لباس اتاق عمل رفتم گفتم شاید زود منو آف کنه برم نشون به اون نشون که کلی معطلمون کرد راند هم کرد 2 ساعت وسطای راند هم که از اتاق عمل زنگ زدن گفتن من برم بازم برگشت گفت شما بمون بعد از راند برو.خلاصه راند که تموم شد ما رفتی به استاد گفتیم من میخوام برم مرخصی هفته بعد یه جوری برگشت گفت چند روز من جرات نکردم زیاد بگم گفتم 2شنبه 3شنبه که تعطیله من اول هفته برم حالا می خواستم کل هفته رو دودر کنم . خلاصه اینم از مرخصی گرفتنمون. یه هرنی نافی با چیف عمل کردم خوب بود

یه هرنی عمل کردیم کوفتمون شد

امروز به علت بارش برف ما دیر به بخش رسیدیم و تازشم موبایلمونو پیش امیررضا جا گذاشتیم . دیگه بماند که چه اتفاقاتی میتونه افتاده باشه وقتی موبایل یه رزیدنت پیشش نباشه . خلاصه مورد عفو ملوکانه قرار گرفتیم و قول دادیم پسرای خوبی باشیم ( ممل هم دیر رسید ) خلاصه امرزو یه هرنی عمل کردم که کوفتم شد یکی ازین سال بالایی های منفور اومد سر عمل با من و اصلا یه بخش دیگه بود اومده بود اونجا چیکار نمی دونم . خلاصه سر عمل کلی که کامنت میداد بعدشم گیر داده برای سال پایینیتون چرا واینمیستین .

ادامه مطلب ...