روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

پایان توراکس

امروز به روایتی آخرین روز بخش توراکس بود. اول که رفتیم طبق معمول بخشو بعدشم اتاق عمل. از فرصت استفاده کردیم و اساتید رو در بغل گرفتیم که آقا جون مادرت بیا این logbook  مارو مهر امضا کن که حل شد و بعدشم رفتیم کمک یکی ازین فلوهای محترم که می خواست لنف نود برداره. بعدشم که تشریف آوردیم پاویون...از ماه بعد هم قراره برم بخش رادیولوژی که هتله دیگه و کسی هم کاری به کار ما نداره گفتم که نزدیک عیده بالخره یه کم استراحت کنیم و بعدشم که عید میاد و قراره چیف بشیم و مصیبت. پس چه بهتر که دوپینگ کنیم...لذا خواستم گفته باشم که امکانش خیلی کمه تو اسفند اینجا مطلبی بخونین ولی سال بعد دیگه اینجا واویلاس

دبل لومن نداریم

صبح طبق دستور استاد محترم امروز بنده و یه بنده حقیری رفتیم دو تا chest tube رو کشیدیم و بعدشم رفتیم اتاق عمل..که چشمتون روز بد نبینه به علت نداشتن دبل لومن برای بیهوش کردن مریض عمل مریض کنسل شد بعدش ایتاد اعظم جراحی توراکس اومد و گفت مریض رو با همین معمولیا بخوابونین..که تو گوش استاد بیهوشی نرفت و البته یه جورایی رفت رو مخ مریض و مریض هم رضایت به عمل نداد..بعدش منو اون بنده حقیر از فرصت استفاده کردیم و رفتیم نامه پایان بخشمون رو گرفتیم

امتحان مشکل

امروز امتحان داشتیم صبح زود زدم بیرون به ممل و دو تا از سال پایینیا خوردم با هم رفتیم بیمارستانی که قرار بود توش امتحان بدیم قرار بود ساعت 7 و 30 امتحان باشه که به سلامتی تا یه ربع به هشت اصلا کسی نیومد در سالن رو باز کنه. کلا ملت روان شادی بودن.. بعدش که استاد محترمشون کلی این ور اونور داد زد یکی هِلِک هِلِک اومد . دروباز کرد خلاصه رفتیم سر جلسه امتحان و چشتون روز بد نبینه 100 تا سوال یکی مشکل تر از یکی دیگه ..هنوز گیجم

دومین عمل با دوستان توراکس

امروز هم باز قسمت شد با دوستان توراکس رفتیم سر عمل. یه توده خلف استرنوم بود که مینی توراکوتومی کردن و بیوپسی گرفتن. به مناسبت ورود بنده هم کلی تیکه بار ما کردن و شده بودیم سیبل دوستان. خلاصه همین یه عمل رو داشتن و بعدشم رفتیم پی زندگیمون. موندم این شنبه آینده رو تعطیل می کنن یا نه 

دومین سزارین

دیروز کلاس رادیولوژی رو نرفتیم به جاش رفتیم سر عمل زنان و دومین سزارین تاریخ رزیدنتی اینجانب به وقوع پیوست ..دست همکاران عزیز زنان که هوای ما رو داشتند درد نکنه

لوله بی هوشی نداریم

امروز دوستان توراکس یه مریض نومونکتومی داشتن که چون دَبِل لومن نداشت استاد بی هوشی قاطی کرده بود و گفت اگه تا نیم ساعت دیگه این لولش نیاد من مریض رو کنسل می کنم. خلاصه اینا هم در به در دنبال لوله و دقیقه نود پیدا و شد و ختم به خیر شد...البته برش جراحان محترم راس ساعت 11و30 زده شد..این یعنی خیلی خیلی دیر..خلاصه ما وایساده بودیم نیگاه می کردیم. ازونور هم یکی از اساتید جوان توراکس و دوست بنده رفتن برونکوسکوپی انجام دادن که ما هم به دنبال ایشون رفتیم و بسیار بهره بردیم..اینم از امروز..ساعت 6 هم گفتن کلاس رادیولوژیه

جراحی تنگی تراشه

امروز دوستان توراکسی یه تنگی تراشه داشتند و ازونجایی که بسیار مورد نادری هست گویا. خیلی استقبال از این عمل بالا بود و اساتید هم مرتب بالای سر عمل میومدند و نظر میدادند. ازونور هم در اتاق بغلی دوستان جراحی پلاستیک در حال تعبیه پروتز سینه بودند که ما هرازگاهی یه سری به دوستان میزدیم. بعدشم که زدیم بیرون و دنبال کارای پایان نامه ازین سو به اون سو

اولین دست شوری توراکس

امروز برای اولین بار رفتیم سر عمل توراکس و دست شستیم. یه دختر جوون بود با متاستاز یه تومور به ریه که فقط تونستن از حجم تومور کم کنن. و خیلی نمیشد دستکاریش کرد. تا یه ذره باهاش ور میرفتن می افتاد به خونریزی. 2 واحد هم خون بهش زدن. ولی برای بنده در زمینه توراکوتومی یه سری آموزش هایی داشت که دوستان فلو زحمتش رو کشیدن

کلا با گروه خودمون حال می کنیم

امروز صبح با فلوهای محترم رفتیم بخش رو دیدیم بعد ساعت 9 رفتیم اتاق عمل دوستان توراکس یکی از عمل هاشون کنسل شد و یه توراکوتومی داشتن. ازون ور هم بچه های خودمون یه ابدومینوپلاستی داشتن. که ما هم از خدا خواسته رفتیم سر اون بعد یه مدت دیدیم استاد توراکس و رفیق شفیق خودمون اومد بالای سر ما و یه نگاه معنی داری به ما کرد و شروع کرد با استاد جراحی قبلی که روبروی ما ایستاده بود چاق سلامتی کردن. خلاصه ما هم سرمون رو انداختیم پایین . عمل که تموم شد رفتیم سر عمل توراکسی ها یه خودی نشون دادیم. بعدش باز ندا آمد که یه ماستکتومی رو دارن می خوابونن کسی هم نیست لذا باز...پروردگارا ما را ببخش و بیامرز

توراکسی ها شاکی شدن

امروز رفتیم اتاق دوستان توراکس دیدیم که هنوز مریضشون نیومده . داشتم واسه خودم می چزخیدیم که دیدم از بچه های جراحی که دیشب کشیک بودن تو اتاق عمله و گفت یه مریض تصادفی دارن که ترومای شریان پوپلیته س ما هم که کلاً تو این دو سال و اندی یه دونه دیده بودیم از خدا خواسته از استادشون خواهش کردیم که بزاره بنده هم برم سر عمل و موافقت شد و عمل مربوطه که ترمیم شریان و ورید بود طی 5 ساعت انجام شد و بعدشم دادیم دست ارتوپدا. تموم که شدیم دوستی که با هم بخش توراکسیم زنگ زدن و گفتن که چه نشسته ای که دوستان توراکس شاکی شدن که این کجاست و چرا نمیادو اصلا شما ها باید کشیک بدین و خلاصه بدبخت شدیم رفت پی کارش