روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

این چه وضع مریض خوابوندنه آخه

اولین مریضمون یه تیروئید بود. استاد اعظم هم تشریف آوردن سر عمل و ...
انقدر چسبیده بود که خیلی دردسر بود. بعد لوب سمت مقابلش که خیلی بهتر از اولیه بود رو من رفتم. بعد از اون هم یه تعویض ستون بود و بعد از اون استاد جوان یه مریض رو صبح گفته بود اومد و جالب بود یارو با مانتو داشت کم کم میومد تو اتاق عمل که ثدای سرپرستار هم درومد و کلی با این بستری کردن مریض استاد جوان داستان داشتیم. مریض اکسسوری برست بود که من خیلی از عملش خوشم نیومد. بعد از اون هم سال دو محترم خبر آورد استاد اعظم یه پریتونیت رو برامون فرستادن. اتاق عمل خودمون نگرفت مریض رو مجبور شدیم ببریمش اورژانس. باز کردیم انگار سیمان تو شکم مریض ریخته بودن. بیمار مشکوک به سل بود. خیلی متونستیم براش کاری بکنیم 

نظرات 4 + ارسال نظر
نینا یکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت 22:38

خیلی باحالی خوشم اومد نوشته هاتو دنبال میکنم


سوپروایزر شیفت شب ، یه جایی همین دوروبرام

ملیکا دوشنبه 12 اسفند 1392 ساعت 12:49

خدااااااااا قوت، اقای دکتر.امیدوارم منم این لحظه ها رو درک کنم. ممنون که مینویسید.

سپیده چهارشنبه 14 اسفند 1392 ساعت 18:17

مگه سل ،پریتونیت هم میده؟

http://www.uptodate.com/contents/tuberculous-peritonitis

سپیده چهارشنبه 14 اسفند 1392 ساعت 21:51

من دانشجوی ارشد باکتری پزشکی هستم .واقعا نمیدونستم سل منجر به پریتونیت هم میشه.مرسی بابت پاسخ.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.