روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

دو مریض ترمایی

تازه دارم از اتاق عمل میام. یه مریض ترومای بلانت داشتیم که علائم حیاتی غیرطبیعی داشت و مایع هم تو شکمش بود. بردیمش اتاق عمل و یه زخم بزرگ رو کبدش بود که ترمیم کردیم و فرستادیمش ICU. اول صبح هم که هلیکوپتر امداد یه مریض رو برامون آورد که میله رفته بود تو قفسه سینش . وقتی بردیمش اتاق عمل دیدیم با خوش شانسی هر چه تمتم تر میله از کنار دنده ها رد شده بود و به داخل نرفته بود. امیدوارم تا صبح بتونیم بخوابیم

نظرات 3 + ارسال نظر
سپیده پنج‌شنبه 15 اسفند 1392 ساعت 06:09

وااای میله تو قفسه سینه...وحشتناکه

سپیده جمعه 16 اسفند 1392 ساعت 14:05

سلام دکتر،پس چرا نمیای؟به نوشته هات عادت کردم.

ملیکا جمعه 16 اسفند 1392 ساعت 16:08

میدونم خیلی زحمت کشیدی تا به اینجا( رزیدنتی) رسیدی ولی خب واقعا خوشبحااااالت.
برا 1 لحظه واقعا افسوس خوردم برا خودم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.