روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

امروز امتحان بورد کتبی بود

حیفم اومد اینا رو ننویسم

امروز روز امتحان کتبی بورد بود..دیشب رو اصلا نتونستم خوب بخوابم .. دوستم هم که بیچاره کمر دردش عود کرده بود با ده تا مسکن نمی تونست راحت بشینه...اومد براش آمپول زدم فایده نکرد...صبح آزانس گرفتیم با هم رفتیم دانشگاه بهشتی همه دوستای قدیمیم رو اونجا دیدم. خلاصه امتحان شروع شد و سوالات خوب بود به نظرم و بعد از تموم شدم اومدم بیمارستان تا وقتی جوابا میاد با همه دوستان با هم تصحیح کنیم ... خیلی دیر جوابا رو دادن ولی چه جواب دادنی 10 نمره از اونی که فکر میکردم کمتر شد و به نظرم هم کلید خیلی غلط داشت خلاصه خیلی خوشم نیومد و هر کی می پرسید چند شدی فقط می کفتم پاس شد. خلاصه تو همین عوالم بودیم که گفتم بزار زنگ بزنیم خفن گروه ببینم اون چند شده این دوستم رو دیگه همه میدونستیم که نفر اول بورد میشه خیلی باسواده وقتی نمرش رو بهم گفت شاخ درآوردم 5 نمره از من بیشتر شده بود ..به یه خفن دیگه زنگ زدم دیدم اونم همینه خلاصه دردسرتون ندم تو یه ساعت آمار گرفتم دیدم گروه جراحی امثال قلع و قمع شدن برای نمونه تو دانشگاه ایران از 13 نفر فقط 2 نفر پاس کردن ..تازه فهمیدم که باید خدا رو شکر کنم که به خیر گذشته خلاصه تا الان همین جوری داره خبرای بد میاد خیلی از دوستام تو دانشگاه های دیگه افتادن یا لب مرزن البته همه به کلید سوالات اعتراض دارن . امیدورام همه به سلامت رد شن...الان که اصلا حسش نیست ولی می خوام از فردا بشینم برای امتحان شفاهی هم بخونم امتحان شفاهی مون تو دو روزه ( بر خلاف بقیه رشته ها که همشون تو یه روزه ) شنبه و یکشنبس

تازه همه رشته ها امتجانشون یکشنبس نمی دونم اینا امسال با گروه جراحی چه پدرکشتگی داشتن 

امیدوارم شفاهی هم مثل گتبی ختم به خیر بشه