بعضی روز ها اصلاً یک جور دیگریست. اصلا همه چیز قرار است خوب باشد. قرار است داش البرز گل بیاید یه ok قلب در دقیقه نود بدهد و مشک محکمی باشد بر دهان یاوه گویان و مریض در 30 دقیقه لاپاروسکوپی شود و آن هم از روی کَرَم . بعد از کلیپس ها بدهیم سال دو برای خودش حال کند و بعد عم اسپلنکتومی کنیم توی 20 دقیقه و باز مشت محکمی بر دهان آن ها که می خواهند مریض سوند داشته باشد چون نظر میدهند تایم عمل خیلی زیاد است و ...این وسط هم یک بیوپسی عصب برای سال یک.. . .
کلاً امروز در حال مشت زدن بودیم
امروز قرار بود عمل نداشته باشیم. صبح که رفتیم ICU دیدم که مریض مسنی که آپاندیسیت پرفورع داشت و استاد محترم رییس گروه هم اطف کردن کردن تو پاچه ما برای معرفی حال و اوضاع خوبی نداره. لذا با استاد مشورت کردم و بردمش اتاق عمل و شکمش رو دوباره باز کردم و شستشو دادم. بعد از اون هم از ما مثل هفته قبل دعوت به همکاری شد و یه توتال پروکتوکولکتومی انجام دادیم. البته تو لگن یه ذره که جولو رفتیم استاد ممل اینا خودش اومد. یه جای عمل خانم دکتر سال دوشون خواست استپلر حلقوی بزنه وسطاش کم آورد بنده هم مجبور شدم با یه زور مردونه کمکش کنم مشکل این بود که زور مردونه من علاوه بر دسته استپلر به انگشتان خانم دکتر هم سرایت کرد. انگشتاش خرد شد به نظرم
کشیک خوبی بود چون خیلی مریض نیومد تو اورژانس ولی صبح که رفتم تو اورژانس دو تا مریض عملی داشتیم. اولی یه آقای مسن بود که قبلا هم عمل شده بود و شکم حاد بود. بازش که کردیم یه باند فیبروزه رودش رو نکروز کرده بود. که به توصیه استاد جوان رزکشن آناستوموز شد اونم با استپلر خطی برشی و به نظر من هم چرخش داشت و بعد از عمل هم آلبومینش پایین گرازش شد. من نظرم به ایلئوستومی بود. بعد ازون یه مریض چاقو خورده داشتیم. که معدش تو توراکسش بود. من نظرم این بود چون کل معده تو توراکسه یه یافته اتفاقیه خیلی به چاقو ربطش ندیم. نظر استاد جوان این بود که لاپاروتومی بشه و انجام دادیم و دیدیم یه پروسه مزمنه و من دوباره گفتم یه امتحان کنیم یه کم دیافراگم رو باز کنیم . ببینیم معده میاد تو شکم یا نه که بعد مشورت شد و توراکس مریض باز شد و دیدیم که چسبندگی اصلا نداره و میشد از تو شکم هم بیرونش کشید. عمل هایی که کنسل شده بودن رو هم برای فردا گذاشتم
امروز که کلا عمل نداشتیم و موجب نارضایتی استاد فراهم شد و بعد که از بخش رفتیم از طرف استاد بخش ممل اینا دعوت شدیم به توتال پرکتوکولکتومی و ما هم زنگ زدیم به سال دو و رفتیم سر عمل و دیگه 3 تا اتاق در سیطره گروه ممل اینا شد. عمل خوبی بود. استاد آخرای عمل تشریف آوردن
یکی از همکارای اتاق عمل خواهرش رو آورده بود که استاد اعظم لاپاروسکوپی فرمودن و ما در سمت فیلمبردار بودیم. بعد از اون هم سر این که استاد کوچیک امروز مریض بیاره یا نه با رییس اتاق عمل داستان داشتیم آخرش هم مریض رو گرفتن. بعد از اون یه تیروئید داشتیم با استاد کوچک که قرار شد بره اول فروزن بعد از اون اول استاد خودمون رو صدا زدیم نظر گرفتیم وسطش استاد کولورکتال رو آوردیم سر عمل. کلا تو کار کامنت گرفتن بودیم. بعد از اون هم یه واریس رو رفتیم که استاد بزرگ یه قسمتی رو رفته بود. فردا هم ایشالله مریضایی که کنسل شدن