روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

پاشای خوش شانس

امروز در خدمت دوستان بودیم و کنگره کولورکتال و از شما چه پنهون که چشممون دنبال موبایلی بود که قرار بود تو آخر جلسه قرعه کشی کنن . 2 تا رو قرار بود به قید قرعه موبایل بدن. خلاصه اولیش که یه خانومه بود که نمیشناختیمش. دومیش هم تو سالن نبود. لذا دوباره قرعه انداختن و اسم پاشا درومد.

خانم کراکی

دوشنبه بعد از اتاق عمل فهمیدیم که یه مریض پریتونیت داریم. یه خانم کراکی بود که هوای آزاد هم داشت بعدش چون من مشکوک بودم که ممکنه کولونش باشه به یه اقای مطلوبی گفتم بیاد کمکم کنه. خلاصه رفتیم و کار به توتال کولکتومی کشید کل کولونش سوراح سوراخ بود. خلاصه تا 4 صبح بیدار بودیم. دیروز یه هرنی اینسیژنال داشتیم و یه بیوپسی با لاپاروسکوپ. امروزم که اصلا عمل نداشتیم و از گروه های دیگه قرض گرفته بودیم. یه هرنی که یه آقای شیک و پیک بود .یه دونه دیگه هم که یه زندونی بود و کلی غر زد چون استاد بیهوشی نبود و مجبور شدیم سرش رو گرم کنیم. و خودم مجور شدم سوچور های سرش رو که مال 2 هفته پیش بود به عنوان اقدام سرگرم کننده برای بیمار بکشم

مرحمت گروه دیگه

ساعت 2صبح سال یکی ما رو از خواب بیدار کرده که سال دویی یه گروه دیگه مریضشون بدحاله با استادشون تماس گرفتن گفتن که ارشد کشیک مریض رو ببره اتاق عمل. ما هم هاج و واج زنگ زدیم به رزیدنت محترم که گوشی رو برنداشت زنگ زدیم به چیفش  از خواب بیدارش کردیم و اصلا زد زیر همه چی . دوباره سال دویی رو گرفتیم جواب نداد. گفتیم لابد اشتباهی شده که سال دویی زنگ زد و گفت که مریض رو امروز بردن PTC  و الان تو شوکه . خلاصه رفتیم اتاق عمل و همون موقع هم ارشدشون اومده بود و گفت اصلا به من خبر نداده بودن. خلاصه باز کردیم و یه کبد درب داغون که جلوی چشم داشت خون میداد( از محل ترومای درنش) نمایان شد. موقع سوچور کبد انگار می خوای تو قالب پنیر سوچور بزنی . اصلا را نمیداد و خونشم بند نمی اومد. خلاصه استاد رو صدا زدن و نهایتا مریض پک شد و امروز هم شنیدم که فوت شده. امروز سال یکی هامونم عوض شدن. یه عمل کوله سیستکتومی کیسه صفرا داشتیم که یه تیکه هاییش رو من رفتم. بعدش یه ماستکتومی داشتیم . یه excisional Bx  هم داشتیم.