روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

اولین روز اتاق عمل الکتیو

امروز اولین حضور من در اتاق عمل الکتیو بود سرهنگ مستقیم رفت پیش رب العالمین و ایشون هم فرموده بودند بیاد که ما هم رفتیم و خلاصه خوب بود ٣ تا عمل داشتیم یه عمل لاپاروسکوپی کیسه صفرا و دو تا کنسر برست که الحق و والانصاف سرهنگ و نگی خوب آموزش میدادن سر عمل آخر صفر هم دودر کرد اومد پیش سرهنگ که من برست زیاد عمل نکردم و خلاصه با ما عمل کرد آخرش هم ۀموزش دوخت پوست به روش زیر جلدی توسط نگی به اینجانب داده شد و ناهار رو هم در اتاق عمل خوردیم که کباب کروکودیل بود به گمانم و امروزم که آف هستیم و ...

دل و جیگر زدیم

عصر رفتم خونه جناب وکیل لپ تاپم رو برداشتم و بعدش موقع برگشتن رفتیم یه دل و جیگر زدیم خیلی حال داد ازین کثیف مثیفا بود

تب دار شده ایم

امروز حال و اوضاعمون زیاد خوب نیست به یکی از خانم های پرستار گفتم اومد برام سرم وصل کرد با محتویات سفتریکسون و دگزا زدیم و فعلا موندیم تا بالایی ها که منظور همان رزیدنت های محترم سال بالاست از اتاق عمل بیرون بیان ما بریم دنبال زندگیمون چون امروز آف هستم

سرما خورده ایم

امروز جز سرماخوردگی من مشکلی نداشتیم از اورژانس زنگ زدن برای تعیین تکلیف دو تا مریض که از شانسم سر راه نگی رو دیدم که همرام اومد و با هم رفتیم دیدیم بعدش رفتیم تو بخش با اهل حرم کلی بگو و بخند و چایی شیرینی خوری و بعدشم به محمد کمک کردم برای یه مریض CV line بزاره که نامرد خیلی حرفه ای تو دو ثانیه گرفت الانم دارم فکر میکنم به جای ماکارونی که دادن من چی برم بخورم

اولیاء دم

امروز همراه های مریض دیشبی همون خانم جوونه اومده بودن برای جواز دفن گرفتن کلی کاغذ بازی داره بندگان خدا میگفتن جنازه رو بدین ما هیچ شکایتی از کسی نداریم ولی قانون کردن زیر ۲۴ ساعت اگه مرگی داخل بیمارستان اتفاق افتاد حتما باید بره پزشکی قانونی خداییش این دیگه چه مسخره بازیه وقتی خود اولیا دم راضین این چه اصراریه که حتما جنازه رو پاره پاره کنن البته اینجور که من فهمیدم باید برن پزشکی قانونی اونجا رضایت بدن خلاصه اصلا داستان جالبی نبود

سومین آپاندیسیت رو هم زدیم

دیروز کشیک بودم اولش خیلی خوب بود سومین آپاندیسیت رو هم با گاید نگی جراحی کردیم و همه چی امن و امان بود تا اینکه استاد جفری یه دختر 18 ساله رو فرستاد اورژانس که آدنوم کبدی داشته و پس از تروما انگار پاره شده بود خلاصه مریض با خونریزی به دست ما رسید دیگه طوری شده بود که خون پوش میکردیم بهش تا صبح هم stable نگرش داشتم ساعت 5 صبح دوباره بد حال شد زنگ زدم سرهنگ اومد دیدش تو این هاگیر واگیر یه مریضمون هم که تازه از ICU اومده بود و مریض طولی بود تاکی پنه شده بود با 45 تا تنفس در دقیقه دیگه همه چیزمون جور بود فقط تونستم نیم ساعت دراز بکشم تا صبح هم تو اورژانس یه هرنی اومد و یه آپاندیسیت که سرهنگ انگار با صفر هماهنگ کرده بود مریضا رو اونا تحویل گرفتن و ما تونستیم یکی دو ساعتی بخوابیم صبح از پاشا شنیدم دختره با آدنوم کبدی تو اتاق عمل expire شده خیلی دلم گرفت وقتی مریضی رو براش زحمت میکشی ولی اینجوری میشه آدم خیلی دلش میگیره

دبریدمان داریم چه وای

مریض آبسه رو با نگی بردیم اتاق عمل سرهنگ هم که خودش نیومد میر رو فرستاد به جاش اولش بیهوشی ها گفتن نمی خوابونیم چون قندش بالاست بعد با کلی رایزنی و بابا این اورژانس حیاتیه خوابوندنش اونم اسپاینال و بنده و نگی افتادیم به دبریدمان کردن خیلی خفن بود و وسیع وسطاش به رزیدنت اورولوژی هم گفتیم اومد چون تا اسکروتوم پیش رفته بود خلاصه بعدشم رفتیم خوابیدیم و گزارش بخش و الحمدلله دو تا مریض اورژانس هم به داخلی انتقال خورد در ضمن امروز سرهنگ زنگ زد گفت طولی داره میره مریضش رو تو ICU ببینه ما هم رفتیم و با هم ویزیت کردیم فعلا هم خواب میچسبه فردا دوباره کشیکم

تحویل کشیک

الان ساعت ۲۰ دقیقه به هشته و ما منتظریم تا سرهنگ بیاد و اورژانس رو بهش معرفی کنیم دو تا مریض مشکوک به کوله سیستیت داریم و یه آبسه پری آنال با یه پیرمرد که شکستگی اینترتروکانتریک داره و ارتوپد ها به خاطر عدم لمس نبض اندام تحتانی مشاوره دادن خلاصه فعلا که داره زیر پامون علف سبز میشه

دومین آپاندیسیت

الان ساعت دو صبحه و ما از اتاق عمل اومدیم بیرون یه مریض آپاندیسیتی داشتیم که الحمدلله نصیب بنده شد چون اسپینال بیهوش شده بود و هوشیار بود مرتب غر میزد خلاصه امشب تا الان که کشیک خوبی بوده و خسته کننده نبوده سر شب هم یه پسر جوون رو آورده بودن که پاش از زیر زانو قطع شده بود شاید عکسش رو براتون گذاشتم داشته تک چرخ میزده که خورده زمین همراهاش خیلی حالشون بد بود

امتحانم خراب شد

امروز صبح رفتیم امتحان دادیم که اولش که نیومده بودن در سالن رو باز کنن مثل هاپو داشتیم می لرزیدیم بعدشم که امتحان رو گند زدیم رفت الحمدلله کشیک تا الان که خوب بوده یه CV line رو که رفتم عفونی زنان گذاشتم بعدشم سه چار تا مشاوره هم خود بخود پیچید رزیدنت محترم قلب رو. هم دیدم نوار قلبم. بهش نشون دادم گفت طوریش نیست ولی برای اطمینان هفته بعد میرم یه اکو می کنم بیا اینم شد رشته داغون شدیم رفت پی کارش امیدوارم تا صبح خوب باشه