امشب و ساعاتی پیش بیمارستان رو به مقصد فست فود سیکا دو در کردیم من بودمم محمد و رضا بامزش اینکه می خواستیم از بیمارستان بریم بیرون رزیدنت های سال دو رضا یعنی دکتر رب و دکتر میم ما رو دیدن ما با ماشین رضا داشتیم بیرون می رفتیم اولش حالمون گرفته شد چون فکر میکردیم الانه که بهش زنگ بزنن و مراسم بهم بخوره ولی دیدیم اینا هم از بیمارستان رفتن بیرون ..دیگه بی خیالشون شدیم و رفتیم ..غذاش خوب بود مطمئناً از قورمه سبزی پاویون بهتره
منشی شما واسه پست بعدی(سرهنگ) به ما رمز می ده؟ سفارش بفرمایید لطفا