سه شنبه قبل یه مریض آپاندیسیت اومد که ممل کمک من وایساد و با آموزش کامل به سال یک عمل شد . صبح 4شنبه هم خیلی حالم گرفته شد . مریض تصادفی که تو پستای قبلی نوشته بودم فوت شد .
امروز صبح با ممل دو تایی رفتیم سر عمل هرنی چشمتون روز بد نبینه اصلا نفهمیدیم چی به چی شد . خلاصه در حال پرسیدن از همدیگه بودیم که این چیه این چی چیه ؟ که استاد خودش رسید و دیدیم کلاً پرتیم . خلاصه آموزش مبسوطی هم گرفتیم . بعدش یه بچه 3 ساله رو آوردم که کاتتر پورتش رو در آوردیم همچین که در آوزدیم خون زد بیرون خفن که استاد هم دست و دلش لرزید ولی 5 دقیقه خودش محل خروج رو فشار داد بند اومد . حالا همه ما رو دوره کردن به شوخی میگن خدا ازین جراحا نگذره از یه بچه هم نمیگذرن که ما سعه صدری به نمایش گذاشتیم و لام تا کام حرفی نزدیم . بعد رفتیم اتاق عمل 2 دیدیم که ممل و چیفمون ریختن سر سال یکی که باید شیرینی بدی ایم بدبختم میگه ÷ول ندارم همرام نیست خلاصه انقدر به جونش نق زدن که بیچاره کوتاه اومد الان منتظریم تا با شیرینی برگرده البته امیدوارم نپیچونه
امروز کشیکم و اول صبح یه مریض تصادفی آوردن یه پسر جوونه که با ماشین تصادف کرده تو شکمش که سونو کردیم پر خون بودش و ریه سمت چپش هم نوموتوراکس کرده بود و فشاراش هم در حال افته دارن میارنش اتاق عمل اصلا حال و اوضاع خوبی نداره دست سمت چپش هم از آرنج خورد شده و فقط به یه پوست آویزونه . امیدوارم بتونیم بهش کمک کنیم
الان دارم از قسمت صدور کارت دانشجویی میام صبح اول صبح رفتم دیدم مسئولش نیست یه نیم ساعتی منتظر شدیم تا تشریف آوردن عکسم رو روی فلش بهش تحویل دادم میفرمایند باید روی CD بهم بدی یعنی من هلاک این امکاناتشونم . خلاصه رفتیم سمت دانشگاه یارو نگهبان جلوی در اومده میگه کارت دانشجویی ... کلی براش توضیح دادم عزیز دل انگیز من تازه اومدم کارت درست کنم قاعدتا الان کارت ندارم . خلاصه گفتمان ما جواب داد و رفتیم یه سی دی زدیم و تحویل دادیم و گفتن سه شنبه بیا ..الانم سر کلاسم دارم کار علمی میکنم . در جریان که هستین
امروز که ما کشیک هم هستیم و کلا صبح این کلاسه به ما حال نداد با اینکه دیر شروع شد ولی کلی گشتم تا این جای جدیدش رو پیدا کردم . و تا نشستیم سر کلاس ندا اومد که کلاس تمومه و برین دنبال کارتون . ما هم بیکار بودبم گفتیم اقلا بریم دنبال این کارت دانشجوویی که قاعدتاً باید من سال قبل میگرفتمش که رفتیم و اول بسم الله گفتن 4000 تومن بریز به حساب بعد بیا ما جوابتو بدیم . و ریخته شد و چون حال نداشتم فردا میرم دنبالش