امروز سرما خوردم خدا به دادم برسه فردا تازه کشیکام شروع میشه شب رفتم جمهوری یه دوربین دیجیتال CANON ixus 130 گرفتم با لوازم جانبیش 320 تومن شد می خوام فردا که عیده و من خونه نیستم از حال و هوای عید تو بیمارستان عکس بگیرم
امروز بخش رو برای آخرین بار دیدیم دیشب امیری اس زد که مریضای موندنی تو بخش رو جدا بنویس تا تحویل بدیم ما صبح ساعت ۶ رفتیم و نوشتیم نشون به اون نشون که هیچ فایده ای نداشت و از اول دوباره بخش رو دوتایی دیدیم و بعدش نگی اومد با هم رفتیم مریضای icu رو دیدیم و وسطاش دوباره امیری زنگ زد بیاین به گروه کشیک تحویل بدیم خلاصه برگشتیم و طبق معمول کسی به ما نگفت تو چیکاره ای و آخرین ویزیت سال 89 هم تموم شد
با پاشا رفتیم بیرون یه کباب ترکی زدیم و برگشتیم ممل هم اس زده که فردا مریضای اورژانس رو میام تحویل میگیرم منم که مریض ندارم بهش تحویل بدم
امروز آخرین روز اتاق عمل الکتیو در سال ٨٩ بود از اول صبح ۴ تا عمل داشتیم اولیش که یه خانوم جوون بود با یه تومور خفن به چه گندگی دومی و سومی هم برست بودن و اخریش هم که مال ارولوژی ها بود ممل جون امروز اومد حسابی عکاسی کرد و صفر هم که خداحافظی کرد و رفت و شیرینیش رو خوردیم من بدبخت هم تا ۶ و ١۵ یه کله سرپا بودم فردا هم قراره که بخش رو تحویل بدیم و بریم تا ٢٩ دودره بازی بعدش کشیکای عید شروع میشه
امروز صبح رفتیم باز اتاق عمل همون عملی رو که دیروز کنسل کرده بودن با اطمینان خاطر بدون کوچکترین تغییری از طرف ما خوابوندنش منظورم همون کیسه صفراه هستش و بعدشم یه مریض لاپاروستومی اومد که ما نایلونش رو زدیم بعدشم که نامردا نیومدن دنبالش خودم بردمش آی سی یو و تو راه دوست بیمار برمون cv line مریض رو کند که مجبور شدم خودم بزارمش و نکته جالب اینکه از گردن نتونستم بزارم برای اولین بار در مریض اینتوبه از ساب کلاوین گذاشتم که امیدوارم ختم به خیر بشه نگی هم امروز شاکی شده بود که چرا آنکال هستش و اینترن نداره
امروز رفتیم اتاق عمل بعد یه مریض داشتیم که امیری به عنوان هرنی خوابونده بود ما هم مریض رو ندیده بودیم بعدش اومد اتاق عمل فهمدیم این ارکیت داره کلی ضایع شدیم یه مریض دیگه داشتیم که رو تخت اتاق عمل فهمیدیم داره هپارین میگیره که با کلی خواهش التماس نیگ رفت به طولی گفت که الحمدلله اتفاقی نیفتاد و گفتن مریض رو میشه عمل کرد ولی ازون ور این نامرد گیتاریست بیهوشیا رفت زیر پای استادشون نشست که این قلبش مشکل داره و باید آی سی یو داشته باشه و خلاصه کنسلش کرد
۱ـ اول اینکه یه مریض رو با تشخیص ایسکمی اندام هول هولکی به فرموده بردیم اتاق عمل دیگه کاری هم نبود که من نکنم دستی رفتم ok قلبشو گرفتم با بیهوشی هماهنگ کردم خلاصه بردیمش تو اتاق عمل رو تخت اتاق عمل دیدم مریض نبض داره چقدر ضایع شدیم خداااااااااا این اتند بیهوشی ببعیان هم کلی مارو مسخره کرد هی میگفت جراحا همیشه اشتباه میکنن حالا بالای سر مریض میگفت یارو هم داشت مارو بروبر نیگاه میکرد بامزش هم این بود که ما از مریض رضایت قطع عضو هم گرفته بودیم و بیچاره کلی ترسیده بود که ممکنه پاش قطع بشه
۲ـ تو درمانگاه که بودیم صبح شنبه اینترن های محترم نیومده بودند بعد خبر به گوش کاوی رسید و گقت دوتاشون دیگه نیان خلاصه کلی اوضاع خراب بود که امیدوارم ختم به خیر بشه و نمرشونم قراره امیری بده
3_ وسط کشیک بودیم که از آی سی یو خبر دادن مریض کد خورده همون مریض که بعلت انسداد اورژانسی عمل شده بود خلاصه اونم expire شد
یه مریض داشتیم که ماستکتومی شده بود دیشب اومده بود با خونریزی و آی ان آر ۷ امشب بردیمش اتاق عمل دوباره جهت برقراری هموستاز الان داغونم همین فردا هم کشیکیم با پاشا رفتیم یه فست فودی زدیم به ممل هم گفتیم نیومد خلاصه خدا آخر و عاقبت مارو به خیر کنه فردا هم کشیکیم
آپاندیسیته رو عمل کردیم همه چیش خوب بود و طبق معمول 80 درصدش به ما رسید وسطای کار بنده نگی رو نیدل کردم که باید ویرال مارکرها رو برای ایشون چک کنیم بعدشم اومدم خوابیدم مثل خرس
دیشب یه مریض با انسداد کامل رو بردیم اتاق عمل گلاب به روتون این روده هاش همه پر بودن براش کلستومی گذاشتیم و خلاص سر رضایت گرفتن هم یه داستانی داشتیم با همراهان بیمار که بیا و نپرس خلاصه ۳ صبح خوابیدیم ۶ و ۳۰ دقیقه هم بیدار شدیم با اینترن محترم راند کردیم بعدش رفتیم بخش رو دیدیم که امیری هم به ما ملحق شد و باز رفتیم اورژانس و یه مریض که هماتوم بعد MRM داشت رو تخلیه کردیم INR=7 داشت با تغیرات نواری قلب که دادیمش دست قلبی ها الانم نشستیم منتظر یه مریض آپاندیسیتیم که رفته تشکیل پرونده بده