امروز تا الان که ازون روزای خوش کشیک بوده. صبحش که سال یک عزیز به خاطر اینکه به انتهای دورش رسیده بود و می خواست خداحافظی کنه رفت هندونه خرید و خلاصه آقا پاشا هم از راه رسید و املتی به پا کرد و ازون ور دوستان قلب به رهبری یه آدم با شرافتی کیک در دست به ما ملحق شدن البته داستان ازین قرار بود که اینا به خاطر یکی از همکارانشون که زایمانش نزدیک بود جشن گرفته بودن که با ما یکی شدن و خلاصه خوشی گذراندیم. بعدشم که دوستان رزیدنت تو پاویون مهمونی خداحافظی گرفته بودن که بنده و سال یکی در اتاق عمل مشغول دبریدمان بودیمو راستی امروزم بعد از مدت ها یه کات دان کردیم . صفا کردیم .خیلی وقت بود ازین کارا نکرده بودیم
امروز جلسه مورتالیتی موربیدیتی برگزار شد و به مدد دوستان عزیز دو تا مریض معرفی شد . یکیش در مورد این بود که شالدون رو فقط سال ۴ بزاره یکی دیگم این که هر عملی مشترک با اورتوپدی داشتین تا آخر عمل سیخ وایسین ولشون نکنین. بینار آناستوموز شریان شده بوده . و بعدش با دستکاری دوستان و همکاران محترم ترومبوز کرده انگار..خلاصه آناستوموز شده ناموس جراحی و ناموس جراحی رو هم که نمیشه داد دست نامحرم تک و تنها ....
امروز 2 تا عملمون کنسل شد یکی به خاطر پلاکت پایین بیمار یکی هم چون استاد دیگه دیروقت شده بود قبول نکرد و تازه از آشنا ها بود. اول از همه که یه میشه صفرای داغون داشتیم که خواستن استاد لاپاروسکوپیش کنن نشد لذا اینجانب و سرهنگ رفتیم باز عمل کردیم اونم با اینسیژن میدلاین جراحی قبلیش که پپتیک اولسرپرفوره بود. یعنی پدری از ما درومد اونسرش ناپیدا. بعدش رفتیم یه مری عمل کنیم قرار بود اُرینگر بشه که مری تو توراکس آزاد نمیشد بالاخره استاد فرمودن توراکوتومی بشه. که جناب سرهنگ اومد و فهمیدن مری گردنی گیر بوده که اونم آزاد شد و ...بعدشم بشور بساب مونده بود که انجام دادیم و بعدش لالا