دیشب من آنکال بودم و این سال 1 محترم ما کلا صبح رو تو پیچ بود و اصلا بخش رو هم ندیده بود که به راه راست هدایت شد . بعدشم بروبچ قرار گذاشتیم بریم تئاتر می خواستیم بریم خشکسالی و دروغ که گفتن توبیخ شده رفتیم کار آتیلا پسیانی تو پارک هنرمندان رو دیدیم 15 تومن دادیم بعد دریغ از یک کلمه اگه ما فهمیده باشیم .اسمش ریچارد سوم بود ولی بعدش کلی به خودمون و نمایش خندیدیم . بعدشم با دوستان رفتیم شام که پاشا و خانمش با اصرار مهمونمون کردن...این تیکه آخرش که دیگه خیلی حال داد.در ضمن الانم دارم از بخش میام ساعت ۵ صبح مریض بد حال شده.اینم تیکه بد ماجرا
امرزو رفتیم و با دوستان و اساتید صحبن کردیم و از امروز مرخصی گرفتیم . صبح یه عمل کیست هیداتید داشتیم و یه عمل تیروئید که تیروئیده خیلی خفن بود و ساب استرنال بود وسطاش دوستان توراکس هم اومدن نظر دادن . البته ختم به خیر شد . سر خوابوندن این مریض هم کلی با اتند بی هوشی مشکل داشتیم بعد یه مریض ما رو هم مثل هلو کنسل کردن البته مشکل از سال یکی ما بود که مریض که ok قلب نداره رو گذاشته بود تو لیست عمل
امروز به علت بارش برف ما دیر به بخش رسیدیم و تازشم موبایلمونو پیش امیررضا جا گذاشتیم . دیگه بماند که چه اتفاقاتی میتونه افتاده باشه وقتی موبایل یه رزیدنت پیشش نباشه . خلاصه مورد عفو ملوکانه قرار گرفتیم و قول دادیم پسرای خوبی باشیم ( ممل هم دیر رسید ) خلاصه امرزو یه هرنی عمل کردم که کوفتم شد یکی ازین سال بالایی های منفور اومد سر عمل با من و اصلا یه بخش دیگه بود اومده بود اونجا چیکار نمی دونم . خلاصه سر عمل کلی که کامنت میداد بعدشم گیر داده برای سال پایینیتون چرا واینمیستین .
ادامه مطلب ...