خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین
خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین
مریض پست قبلی داستانی شد برای خودش مریض از نظر بنده و نگی و با توجه به آزمایشاتش کلانژیت بود از نظر امیری آپاندیسیت پرفوره یا ایسکمی مزانتر به صفر هم تو این هاگیر واگیر اطلاع دادن و خلاصه اونم اومد گفت کلانژیته دوبار مریض رو سونو کردیم گفتن CBD دیلاته نیست نهایت 9 میلی متر که اونم تو مریض با سابقه کله سیستکتومی و 90 ساله طبیعیه خلاصه حرف امیری با این سونو داشت پیش میرفت که یهو همراه مریض گفت راستی ما یه سونو هم از دیروز داریم نگاه کردیم همه برق از کلمون پرید CBD=17mm و محتوی چند سنگ خلاصه شده بود ساعت 1 شب و حالا فلوی گوارش از کجا پیدا کنیم قرار شد مریض بره اتاق عمل حالا ICU هم نداریم با رضایت پرخطر رفتیم صفر هم که اومده بود حالا داشتن با امیری بحث میکردن که کوخر برن یا مید لاین چون امیری میگفت این پریتونیت هم داره خلاصه من که دیگه حوصله اینا رو نداشتم رفتم تو اتاق عمل خوابیدم و نرفتم سر عمل بعد 2 ساعت مارو بیدار کردن که مریض عملش تمومه بیا ببرش..ICU هم داره بردیمش اونجا و برگشتم خوابیدم صبح رفتم سر وقتش مریض آنوریکه و آزمایشاتش نشون میده زیاد امیدی بهش نیست اینم عکس امروز مریض قراره که امروز دیالیز بشه امیری براش یه شالدون از فمور گرفت
من هم جراحی دوست دارم...
اقای دکتر وقتی مریض به هوش بیاد توICUباز دستاشو به تخت میبندید دلم براشون میسوزه خیلی سخته
برای اینه که این لوله هایی که بهش وصله رو نکشه