روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

رستوران نوید

با آقای پاشا و ممل رفتیم رستوران نوید یه گارسونه اومد مثل مردان آهنین ادب و نزاکت در حد سگ آقای پتیبل که مراتب اظهار تاسف ما به مدیریت ابلاغ شد وسطای شام خوردن سرهنگ زنگ زد مجبور شدیم بگیم بیرونیم و ...الانم اومدیم مریض آی سی یو رو دیدیم الحمدلله خوبه حالش

نظرات 1 + ارسال نظر
هانیه دوشنبه 10 مرداد 1390 ساعت 13:02

اقای دکتر اتفاقا دیروز ماهم به غذاخوری سنتی سرعین رفتیم وکباب ترک نوش جان کردیم که تو سینی گذاشته بودند به یاد سینی سنتی شما اوفتادم

نوش جان . . . .

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.