دیشب یک پدری از ما درومد که بیا و ببین . ملت داشتن واسه ولنتاین عشق و حال میکردن ما بدبختا تا ۳ صبح اتاق عمل بودیم اونم چی یه مریض با اختلال انعقادی ۱۴ ساله و با انسداد کامل خیلی خفن بود و عملش هم یه چیزی تو مایه های تخلیه چاه . ازون ور هم یه مریض تو آی سی یو داشتیم که استاد ما رو فیکس کرده بود بالا سرش . هی را به را یه مشاوره ای چیزی درخواست میکردن .ازون ور تو همون آی سی یو سال یکیمون یه CV line گذاشته بود که داشت خونریزی میکرد مجبور شدیم اونم کاراش رو بکنیم . امروزم که رفتیم سر عمل یه عمل جدید دیم یه هرنی اینگوینال تو یه خانم . تا حالا موردشو نداشتیم .
خدا به شما قوت بسیار عطا نماید.
خسته نباشی دکتر جان...
دیم =دیدم( البته اینی که شما نوشتین به زبون کردی همین معنی رو میده..یعنی دیدم )...گفتم یه لغت کردی اموزش بدم .
ممنون
ایشالا خدا قسمت کنه عمین امسال سپندارمزگان را به عشق و حال بگذرونید !
پس و.ل.ن.ت.ا.ی.ن شما هم مثل و.ل.ن.ت.ا.ی.ن ما ذلیل شد
سلام چیز عجیبی نیست من خودمم هرنی اینگوینال داشتم.که البته با توجه به سابقهdvtو آمبولی ریه ام کسی جرات نداشت سر به سرش بذاره. بالاخره با یکی از همکاران شما بعد از سه ماه چانه زنی که اقامن قول میدم دوباره آمبولی نکنم شما این را بردار تا ارجنت نشده .الکتیو عملش کردیم.که صد البته خودم و دکتر رسما سرویس شدیم. البته یه خورده قبل از ولنتاین بود 18 بهمن اما تا دوباره شباهت به آدمیزاد پیدا کنم و بتونم رو پا شم دکتر یه شتر قربانی کرد.درنهایت با تزریق4 واحد ffbو2 واحد پکسل و2 واحد کراس مچ (چون بنده رو وارفارین بودم.) بالاخره خونریزی کنترل شد .بعد هم با دکتر جان به این نتیجه رسیدیم که فقط کوزه گر ها از کوزه شکسته آب نمی خورن کادر درمان هم اگه بنا باشه درمان شن از کوزه گر ها اوضاعشون بدخیم تره. گفتم یه خورده قدر ولنتاینتو بدونی.
چه قدر کارهای وحشتناکی میکنید
یادم باشه این دفعه خواستم برم اتاق عمل از دکترم بپرسم خوب خوابیده یا نه
من که وقتی میرم اتاق عمل واسه جراحی بوی اونجا هم میخوره استرس میگیرم.
فکر کنم شما احتمالا پسر شجاع باید باشید
یادم رفت مشخصاتم رو بذارم
تازه دارم میفهمم این جراح ها چه کارهایی سر من در آوردن