دو سه روزیه رو دور بد شانسی هستم . روز 5 شنبه که آمکال وایسادم . کلی پدرو درومد . بعدشم روز جمعه که کشیک اورژانس بودیم از صبح ما رو با یه مشاوره اطفال بیدار کردن . مریض بخشمون هم انسدادپیدا کرده بود همراهاش رضایت به عمل نمی دادن . وقتی هم میگفتیم امضا بدین نمی دادن . با چیف و ممل دعواشون شد . نیروی انتظامی اومد یه فیلمی داشتیم خلاصه قضیه حساس شد و استاد بنده خدا خودش از اون سر شهر پاشد اومد و مریض رو عمل کردیم و یه توده سرطانی به احتمال زیاد درومد . و شانس آوردیم که خود استاد بود و همراهای مریض هم دیدنش و الا دودمان مارو به باد میدادن . امروزم عنقریبه که جونم درآد . با استاد یه هرنی اینسیژنال رفتیم و یه انسداد و یه دبریدمان و یه تیروئید و ..دوستان اتاق عمل دیگه می خواستن سر به تن ما نباشه . 4 شنبه هم امتحان دارم هیچی نخوندم
سلام
بی نهایت خسته هستین
فقط می تونم بگم: خدا قوت دکتر!
آقا وظیفه ی ما کامنت گذاران است که نه خسته ای بگوییم و از این حرفا!
دکتر یعنی هیچی ٍ هیچی؟!!
بای د وی!از حالا جهت امتحان چهارشنبه دعااااگو هستیم
خوش به حالت دکترکه اینقدر سرت شلوغه
من که دیگه حالم داره از این زندگی بهم میخوره
من تو همه کامنتام سلام میکنم اما جواب نمیشنوم!پس سلام نکنم بهتره!حالا دکتر مریض مشکل داشته ودرواقع مریض بوده،مگه همراهاشم مریض بودن که به ممل خان دعواشون شد!
،آقای دکتر ممل مخفف محمد علیه؟
خســــــــــــــــته نباشید دکی ایشالاه که امتحانتونم خوب بدین موفق باشید
جان ما نیز دارد در می آید!!!