امروز کشیک اورژانسم صبح که با استاد لاپاروسکوپی رفتیم درمانگاه بعدشم ما مرخصی قبل از موعد گرفتیم و بسیار خوش به حالمان شد . 1 ساعت پیش یه خانوم رو آوردن که موقع خونه تکونی دستش رفته بود تو شیشه و شریان اولنارش قطع شده بود من که دیدمش با فشار سنج خونریزیش رو کنترل کرده بودن . زخمش رو که باز کردیم تا معاینش کنم خون جت کرد بیرون خودمو چند نفر اون ور تر هم خونی مالی شدن . چون محل بریدگی به مچ چسبیده بود با مشورت سرویس ترمیمی . ligate شد و به سرویس اونا منتقل شد . اولین بار بود که اینکارو میکردم
واااااای چه باحاااال خون جت کرد تو سر و صورتتون؟!!!منم میخوااام!!!...آخی بیچاره خانومه!خودش نترسید این صحنه رو دید؟!
من اوایل عاشق جراحی بودم اما دیروز توی بخش بیوپسی کلیه داشتیم حتی نتونستم ببینمم
چه خوب که خاطرات این هفته شیرین شدن
وای ... فقط از همین قسمت جراحی بدم میاد ! پاشیدن خون
سلام خیلی نوشته هاتون زیبا و جالب است
بیشتر توصیف کنید خیلی بهتر است
رکسانا جان فقط فقط فقط از همین قسمت جراحی بدت میاد؟!!!خوب فدات شم جراحی یعنی همین...یعنی خون بازی!!!!