امروز یه عمل هرنی رفتم پدرم درومد یه پیرمردی بود که مدت ها از این بیماریش میگذشت و خیلی سخت بود . حالا تو این هاگیر واگیر این سال 1 دودر ما هی آخ و ناله میکرد که خستم منم آفش کردم . با هر بدبختی بود رفتن جلو که یه تیکش هم استاد اومد سر عمل و بهم کمک کرد . حالا اینا به کنار از چیفمون شنیدم که گفت این سال یکی رو آف نکن می خواسته چیزی یاد بگیره ازت بهش گفتی سر عمل نباشه . انقدر عصبانی شده بودم دو سه بار خواستم زیر آبشو بزنم . بی خیال شدم رفتم کشیدمش کنار بهش گفت تو خجالت نمی کشی من بهت گفتن سر عمل نباش یا تو هی آخ کمرم آخ پام می گفتی و اصرار داشتی سر عمل نباشی . برگشته میگه حالا دمت گرم ما رو ضایع نکن اگه اینو نمی گفتم بهم گیر میداد
یه روزی اینو من خفه می کنم
خسته نباشی ،خداییش این صبر وتحمل شما مثال زدنیه،یعنی هر کس دیگه ای جای شما بود زودتر از اینها این سال یکی رو خفه کرده بود.
به امید آنروز
واااااااااااااا عجب آدمیه این سال یکی
دکتر باید همون موقع خفه ش میکردی
دکتر نمیخوام ضد حال بزنم
ولی یه لحظه خودتو بزار جای سال یکیت ، و اون موقع رو که داشته جیم میزده و چیف مچشو گرفته و حسابی تاکی کاردش کرده رو تصور کن....
(ولی دفعه دیگه حتما خفش کن...!!!!)
دکتر یاد یه چیزی افتادم ، دوست داری accept اش نکن...
یکی از رزیدنتای urology ما خیلی همه رو اذیت می کرد ، طوری که همه جوره ازش همه سیستم ناراضی بودن....
یه روزصبح زود تو بخش یه جلسه مخفی برگزار شد ، و بعدش هر کی رفت سر کار خودش.
این آقای دکتر شازده طبق معمول لنگ ظهر اومد بیمارستان و اون روز رفت اتاق عمل.
منم آف شده بودم و واسه جمع آوری نمونه پایان نامم بیتوته اتاق عمل بودم.
یه دفعه دیدم تا شازده اومد تو اتاق عمل 6_7 نفر از همکلاسیاش و اتندا افتادن به جونش ، دست و پاشو گرفتن و خوابوندنش رو تخت و سیستوسکوپی به صورت زنده زنده انجام شد....!!!
کار واقعا وحشتناکی بود ، ولی باورتون نمیشه که از اون موقع به بعد شازده کاملا عوض شد و اوضاع نابسامان بخش urology خوب شد.
حالا شاید یه گوش مالی واسه ای سال یکیتون اگه خیلی شورشو دراورد لازم باشه