روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

همش درمانگاه

امروز کلا روز عَلافی بود. اول از همه رفتیم بخش رو ویزیت کردیم که خانم دکتر استادمون هم اومد و ما رو که دید گفت دیرزو نبودی ( دیروز مرخصی بودم ) بخش رو هوا بود و بعد شنیدم که دو تا از مریضت خیلی بد حال شدم و یکیشون کد خورده . خلاصه مریضا رو دیدیم و من رفتم با ایشون درمانگاه تا 11 و 30 و بعدش هم رفتیم یه عمل لامپکتومی داشتیم با دایسکشن آگزیلا که خانم دکتر خیلی آموزشی عمل کردن بعدشم ما رفتیم دنبال کارای مریضا و دوباره درمانگاه با " آرشیتکت " ..البته بعدش رفتم یک نفر رو دیدم بسیار آقا جنتلمن و در زمینه موسیقی و آهنگسازی 1و 30 حرف زدیم خیلی مفید بود

نظرات 2 + ارسال نظر
پریا چهارشنبه 11 مرداد 1391 ساعت 06:22

چه اسمهای جالبی برای اتندهاتون استفاده میکنی :)
این فرشته مهربون خانم هستن یا اقا؟


فرشته آقا هم داریم مگه؟؟؟؟؟
کارتن پینوکیو!!!فرشته !!!!!!

[ بدون نام ] جمعه 13 مرداد 1391 ساعت 22:24

ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻥ ﻫﻤﺸﻮﻥ ﺑﻪ ﺷﻜﻞ ﻣﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ .ﻳﻪ ﺁﻳﻪ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻦ ﻫﻢ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻡ ﺍﺯﺵ ﻭ ﻫﻢ ﺣﺴﺎﺑﻲ ﺧﻨﺪﻳﺪﻡ.ﺍﻻﻥ ﺩﻗﻴﻘﺶ ﻳﺎﺩﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﮕﻢ

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.