تو پست قبلی در مورد اون آقای 101 ساله گفتم . امروز خیلی بد حال تر شده بود. سکته قلبی+ادم ریه + افت فشار خون.ازون ور هم وقتی همراهاش فهمیدن که می خوایم بفرستیمش ICU و وفتی هزینه هاش رو رفتن و پرسیدن و وقتی متوجه شدن که خیلی بعیده زنده بمونه . یه دفعه ای با اصرار و رضایت شخصی گیر 3پیچ دادن که میخوایم مریضمون رو ببریم و میخوایم تو خونه خودش بمیره و همین کارم کردن و مریض رو تو اون حال بردن. البته وقتی خودم رو حای اونا میزارم بهشون حق میدم. وضع مالی خوبی نداشتن و تا همین الانم به قول خودشون هزینه هاش رو از مددکاری و قرض و این داستان ها تأمین کردن...فکر نمی کنم تا میدون آزادی زنده بمونه
اون عمرشو کرده
Talkh..
Vaghe'yat..
چـــــه تلــــــخ . . . !!!
حدس میزدم که خیلی دووم نمیاره.
دکترجون عیدتون مبارک
دادن تخت ICU به این مریض.همراهاش بهترین تصمیم گرفتن.
یعنی من به صورت اول شخص مفرد قربون تو دکتر برم، که مجبوری واسه خاطر سلامت ماها روز عیدم کشیک باشی
دستتون رو (با رعایت شئونات اسلامی) میبوسم :-*
یه استادی همیشه واسه هممون دعا میکرد که الهی بمیرین و بعدش بیفتین ! نه بیفتین و بعدش بمیرین!
ای روزگار