نمی دونم اون موقعی که شانس تقسیم میکردن ما کجا بودیم ..امروز خیر سرمون دیدیم روز جهانیه فتقه( هر موقع یه عملی زیاد باشه بچه های اتاق عمل میگن روز جهانیشه ) امروز 6 تا عمل فتق داشتیم که بماند که چه جوری هیچ کدومش به ما نمیرسید . دلمون خوش بود که اقلاً زود تموم میشه . نشون به اون نشون که هی از در و دیوار مریض سر پایی و ته پایی میومد و خلاصه به سلامتی تا 6 در خدمت اتاق عمل بودیم . امروز البته یه عمل لوبکتومی ریه هم داشتیم اونم از یه بچه 2 ماهه.خیلی خفن بود.چند دقیقه پیش هم فلوی محترم زنگ زدن که دستورات مریض اجرا نشده مگه نگفتی که ما هم با ادله ( مبنی بر اینکه ما نفهمیدیم چرا نرس های همراه ما ننوشتن) بی گناهی خود را فریاد زدیم
دکتر از این به بعد تو از چیزی تعریف نکن... حسابی تو زرد از آب در میاد...
موقعی که خدا شانس تقسیم میکرد احتمالا مثل من تو صف بستنی بودی!!
سلام خسته نباشین!
به منم سربزنین خوشحال میشم..
منتظرتونم
خدا لعنتشون کنه این متخصص بیهوشی ها رو .منو مثلا بیهوش کرده بودند ولی از اول تا اخر عمل درد میکشیدم وصدای جراح هم که مثل رادیو همش داشت حرف میزد رو میشنیدم فقط نمی تونستم تکون بخورم.
میگم دکتری ما مریض سرپایی رو میدونیم چیه ... اونوخ مریض ته پایی ( ) چه جور مریضی هست ؟