امروز کشیکم و متاسفانه دو روز هم پشت سر هم هستم یعنی فردا هم هستم . تا الان چیز مشکل داری نداشتم نگرانیم بیشتر به خاطر اینه که خانم دکتر استادمون آنکال نیست و یکی دیگه از اساتیده که مغمولا پیدا کردنش سخته. چند ساعت پیش هم یه کت دان داشتم. این یکی رو دیگه میشه گفت اولین کت دانی بود که خودم گرفتم .بچه 34 روزه بود. قرار بود بیاد (صبح) که باباش رضایت نداد و خانم دکتر (استادمون )هم رفت و عصر باباش تازه تصمیم گرفته رضایت بده. بردمش اتاق عمل و با لوکال ازش رگ گرفتیم . اصلا ازین سیستم بی هوشی خوشم نیومد . احساس کردم تو پاچم کردن..باید میومدن برای بچه ماسک میگرفتن...چند بار هم گفتم چرا نمیاین بیهوشش کنین. کسی نیومد و گفتن استاد نیست و باید استاد باشه و ازین حرفا..لازم شد یه تحقیقی بکنم....استاد بی هوشی آدم شریفیه . مخصوصاً اینی که امشب آنکاله . بعید میدونم بهش گفته باشن. تازه امروزم برای همه بستنی خریده بود که بنده بی احتیاطی کردم و بعد از زدن یه گاز گذاشتمش تو یخچال برگشتم دیدم جا تره و بستنی هم نیست
من فکر میکردم بچه ها درد را فراموش میکنن اما چند روز پیش جایی شنیدم نه تنها فراموش نمیکنن بلکه همون احساسی که بزرگترها دارن و همون میزان درد را دارن