تازه از بیمارستان رسیدم. امروز با این که خیلی طول کشید ولی خسته کننده نبود. به نظرم دو تا علت می تونه داشته باشه. اولیش اینه که یه سری عمل داشتم که خودم خیلی حال کردم . دومیش هم اینه که اکثر اوقات نشسته بودم.یه کوچولو داشتیم که تومور بزرگی تو شکمش بود و نمیشد درش آورد. فقط بیوپسی شد. بعد یه ختنه داشتم. بعدی که پدرم سرش درومد باز یه انترولیز بود. دیگه به قول استادم دارم تو آنترولیز استاد میشم. آخرش هم یه کت دان اومد که خیلی خوب پیداش کردم. با اینکه کلی بالا سرم شلوغ پلوغ بود و هی غُر میزدن که زود باش زود باش ولی خوب تمومش کردم. احساس می کنم اون روزا که عملای دلچسبی دارم وقتی از بیمارستان میام بیرون کمتر خسته ام
ﺧﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ
انترولیز چیه؟ تکنیکه یا عمله؟
به خاطر جراحی های قبلی روده ها بهم دیگه می چسبن انگار که افتادن تو تار عنکبوت . بعضی جاها کاملا بسته میشن و روده دچار انسداد میشه. به آزاد کردن این چسبندگی ها( که صبر ایوب مب خواد و هر آینه روده جِر می خوره ) انترولیز میگن.انگار سیمان ریختن تو شکم مریض. همه چی بهم چسبیده.
دیگه توضیح ازین کامل تر نمی تونستین جایی چیدا کنین
سلام بیمارستان اطفال خیلی بده استادمون یه فیلم نشون داد که به بچه ها گفته بودن دردو نقاشی کنن یکی شون برداشته بود یه ادم کشیده بود که ناراحت ویه قسمت از دلشو حالت دایره کشیده بود به نظر خوش تومور کشیده بود خیلی فیلم ناراحت کننده ای بود.شما چی وقتی این جور بچه ها رو میبینین ناراحت نمشین؟
سلام دکتر خسته نباشى
چرا اینقدر اشتباه تایپ میکنى