روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

پفک + نون پنیر

روز خوبی بود. با راند استاد شروع شد و مستقیم اتاق عمل دو تا بیمار مشکوک به آپاندیسیت داشتیم که فعلاً تحت نظر هستند و سونوگرافیشون هم منفی بود. 3 تا کت دان با سایزهای مختلف اومدن که کار هر 3 تاشون راه افتاد.آخریه یه پسر 13 ساله بوده که از PICU اومده بود و حال و روز خوشی هم نداشت. بعدش تا 1 منتظر شدیم که خبری نشد و با دوستان در اتاق عمل به همراه اینترن محترم به شوخی و خنده برگزار شد مراسم پفک خورون هم داشتیم که به پیشنهاد یکی از عزیزان پفک به همراه نون پنیر میل کردیم که مزه هیچ کدومش رو نفهمیدیم البته انگار ما سلیقه نداشتیم همه به به چهچه می کردن... 
نظرات 12 + ارسال نظر
aseman پنج‌شنبه 27 مهر 1391 ساعت 20:04 http://stayfar.persianblog.ir

روز خوبی بود.
خوندن این جمله اول متن...حس خوبی میده :)

غزل پنج‌شنبه 27 مهر 1391 ساعت 20:46

سلام
نوش جونت

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 27 مهر 1391 ساعت 20:59

چه مظلومانه ... با این گرونی چند وقت دیگه اونم گیر نمیاد مث مردم سومالی دنده هامون میزنه بیرون باید سنگ قورت بدیم شاید همه اونوقت گنجشکا رو شکار کنن .

خانوم دکى اینده اگه خدا بخواد!!! پنج‌شنبه 27 مهر 1391 ساعت 21:19

هنوز 2 ساله دانشجو پزشکى شدم تا هرکى پفک دستم میبینه همچین نگاه ندامت کنانه اى به من میکنه که انگار جرم دانشجو پزشکى پفک بخوره,کلا زهر مار ادم میشه.ولى من فک میکردم وقتى دکتر کامل!!بشم دیگه میشم بچه مثبت با رژیم غذایى سالم که شما نا امیدم کردین برادر!!!D:

خانوم دکى اینده اگه خدا بخواد!!! پنج‌شنبه 27 مهر 1391 ساعت 21:23

راستى 2 تا سوال:با اینهمه درس پزشکى تو علوم پایه شما رفرنس میخوندین یا جزوه استااااااد رو؟تو دوران دانشجویى خیلى شیطون بودین یا عاقل و اروم؟(ببخشید دومى حالت فضولى داره ولى اگه دوست دارین جوابمو بدین اگرم دوست نداشتین مشکلى نیس)

زردچوبه جمعه 28 مهر 1391 ساعت 00:24

"طرفو می بینی باباش پولدار بوده تازه شانسی هم قبول شده؛حالا بهش می گن دکتر!!!ما که نه شانس داشتیم نه بابای پولدار..."

دکتر واقعا حرفایی که پشت سر شماها گفته می شه از جهله یا...

[ بدون نام ] جمعه 28 مهر 1391 ساعت 01:14

مگه پزشک ها هم از این خوراکی ها می خورند؟؟
چه خوبه که پاستوریزه و استریلیزه نیستید!!
البته فکر کنم پزشک ها روی بچه هاشون این قوانین را اعمال می کنند.
یکی از اقوام ما پزشک است و هیچوقت خونشون سوسیس و کالباس نمیخرند و بچه شون رو هم عادت دادند که از اینجور چیزها نخوره. یک روز بچشون که کلاس اول راهنمایی بوده، توسط یکی از همکلاسی هاش تحریک میشه و میره از مدرسه شون یک ساندویچ کالباس میخره. وقتی ظهر میاد خونه، حالش خیلی بد بوده طوری که میبرنش درمانگاه و سرم می زنند. هر چی از بچه می پرسند چی خوردی، اولش نمیگه ولی بعدش که میبینه که اوضاعش خیلی خراب است میگه که ساندویچ کالباس خورده است!! هیچکدام از بچه های اون مدرسه براشون اتفاقی نیفتاده بود و تنها این بچه اینجوری شده بود. تنها نتیجه گیری که میشد کرد این بود که همیشه نباید خیلی پاستوریزه و استریلیزه بود!
شاد باشید

زینب جمعه 28 مهر 1391 ساعت 20:10

نه فکر کنم شما سلیقتون خوبه دوستانتون بدسلیقن حالا پفک با ماست بگین باز قابل تحمله

[ بدون نام ] شنبه 29 مهر 1391 ساعت 08:56

chera nazara ro taeed nemikonin?

فاطمه شنبه 29 مهر 1391 ساعت 16:04 http://www.radepayegol.blogfa.com

من این وبلاگتونو بیشتر دوست دارم خیلی صادقانه تره

پزشک طرحی دوشنبه 8 آبان 1391 ساعت 23:18 http://pezeshketarhi.blogfa.com

به به .خوراکی های عجیب و غریب تو بیمارستان حسابی میچسبه ....

هاهاهاها! ما هم از اینا می خوردیم!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.