امروز امتحان داشتیم صبح زود زدم بیرون به ممل و دو تا از سال پایینیا خوردم با هم رفتیم بیمارستانی که قرار بود توش امتحان بدیم قرار بود ساعت 7 و 30 امتحان باشه که به سلامتی تا یه ربع به هشت اصلا کسی نیومد در سالن رو باز کنه. کلا ملت روان شادی بودن.. بعدش که استاد محترمشون کلی این ور اونور داد زد یکی هِلِک هِلِک اومد . دروباز کرد خلاصه رفتیم سر جلسه امتحان و چشتون روز بد نبینه 100 تا سوال یکی مشکل تر از یکی دیگه ..هنوز گیجم
سلام:واقعاخسته نباشید. . . .خاطراتتون جالبوشیرینه،آهااااای دوستم که رزیدنت ارشدجراحی هستی یوخده ازین آقای دکتر،خوب،که نه تنهاخسته که نمیزنه!تازه خاطراتشوهم میزاره بقیه بخونن. . . .فرششششششششیدیادبگییییر
این تحریما حسابی کارخودشونو کردنا!
امتحان چی بود ؟ ایشالا نمرتون خوب میشه. شما که درست خوبه .
یه سوال دارم: cv line چیه ؟ همون شالدونه یا چیز دیگست؟
دکتر به شما نمی آد کلا بدونین استرس امتحان چه مفهومی داره!!
اشتباه میکنم بگو اما بهت نمیخوره خب!
اصلا شما الان امتحان چی میدید؟
خسته نباشید دکتر
ما که کلا امتحانات بلوکیمون همه صد سوال یکی سخت تر از دیگری بود.هنوز هم بعد از گذشت چند هفته گیجیم!
با عرض پوزش ولی کلا دانشگاه ما خر است!!!
دلتان بسوزد، ما امتحان نداریم و بیکار راه می رویم!!!
وای دکتر خدا به دادتون برسه ، امتحان بورد دارین سال دیگه .
ایشالا اونو خوب میدین .