امروز مورنینگ داشتیم و قرار بود که بنده هم به عنوان نفر سوم مریض معرفی کینم که به ما نرسید و به قول استاد اداره کننده جلسه برای این که این مورد ما شهید نشه به هفته آینده موکول شد. علتشم این بود که خانم دکتر ن.م. پایان نامش رو دفاع میکرد و مراسم بود. آخرش هم یه جعبه شیرینی به ما دادن ازینایی که اضافه مونده بود که ببریم اتاق عمل . وقتی بردیم جماعت اتاق عملی پرسیدن این چیه ما هم فی الفور گفتیم امروز تولدمونه و ... تا اینکه این نارفیق اومد ما رو لو داد. ..
استاد بیهوشی هم امروز عوض شده بود لذا داستانی هم با این مورد داشتیم. اولش یه ژنیکوماستی داشتیم بعدش یه تومور دسموئید و شستشو هم طبق معمول و بیوپسی برست
از کی تا حالا آدم روز تولدش شیرینی میبره؟
میگفتی شیرینی عروسیمه این بهتر بود
دکتر بالاخره دوماد شدین؟؟؟؟؟؟
مبارک.....مبارک......مبارک........مبارک........مبارک........مبارک.....
تو این محیط بیمارستانی چه روحیه ای دارید شما.خیلی بامزه شد که لو رفتید!

ایده ی گیسوهم خوبه ها دکتر دفعه ی بعدا امتحان کنید قیافه ی خانمای اتاق عمل دیدن داره!
سلاااام دکتر
ایکاش اول هدیه هاتونو میگرفتین بعد لو میرفتید!o_O