روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

سوتی دادیم

رزیدنت محترم گفتن بریم واسه یه مریض که تو E3 هست note  بزاریم بنده هم که هنوز دارم گیج می زنم رفتم اشتباهی E2  و اونجا هم چون اتفاقا مریض داشتیم واسه همون مریض گذاشتم که از شانس ما پرستار محترم وقتی دید گفت دکتر مطمئنی این مال همین مریضه بنده هم گفتم چطور ..فرمودند من خودم چند دقیقه پیش با رزیدنتتون صحبت کردم یه چیز دیگه گفت..بعد فرمودند نکنه بخش های دیگه بوده بنده هم با افتخار گفتم نه ما یه مریض داریم اونم تو E3 هستش بعد خواهرمون یه پوزخندی زد و گفت اینجا E2  هست آقای دکتر...و بعد دوباره لبخند ملیحی به ما تحویل داد و فرمود اشکال نداره دکتر هنوز صفر کیلومتری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.