روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

شبی کثیف

دیشب هم بنده کشیک بودم از امداد هوایی و مریض تصادفی خبری نبود ولی تا دلتون بخواد مریض معتاد اونم کراکی داشتیم یه مریض از اسلامشهر اومده بود که دچار گانگرن فورنیه شده بود یعنی اطراف مقعد و دستگاه ادراریش پر از آبسه و چرک و کثافت بود ..یعنی انقدر بو می داد که همه شاکی شده بودن بردنش تو راهرو گذاشته بودن یعنی من تو عمرم بویی متعفن تر ازین حس نکرده بودم فرض کنین یه جوراب رو دو ماه بپوشی بعد بندازیش تو سطل آشغال یه کم آب هم بریزی روش بعد 2 روز هم آفتاب بخوره حالا بوی این یه چیزی تو مایه های اونی میشه که من دیشب حس کردم دو سه تا از اینترن ها و پرستارا حالشون بد شد دچار شکوفه زدگی شدن..حالا همه گیر دادن به سرویس محترم جراحی که ببرین اینو عملش کنین.خلاصه رفتیم اتاق عمل مشترک با اورولوژی و جالب اینکه دستگاه ادراری شازده رو یه خانوم دکتر جراحی کرد ..خیلی هم کار درست بود ..دمش گرم....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.