روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

آموزش گره زدن

امروز جناب سرگرد به ما گره زدن رو یاد داد منم تو مورنینگ 100 دفعه تمذین کردم مثل بافتنی بود یکی از رو یکی از زیر ..انقدر زدم که یه خانوم دکتر سال 2 بغلم نشسته بود بر گشت بیخ گوشم گفت دکتر ترو خدا بی خیال شو داره حالم بد میشه..چقدر گره میزنی

نظرات 3 + ارسال نظر
جمع اضداد پنج‌شنبه 22 مهر 1389 ساعت 12:41

خسته نباشی دکتر.بازم وبلاگ!
ظاهرا اینجا خلوت می کنی.راحت باش.
راستی اینقدر بهت سخت می گذره! 32-40

جمع .... پنج‌شنبه 22 مهر 1389 ساعت 22:54

نوشتی می خوای ناشناس بنویسی و حتما کلی لجت گرفت اسم منو دیدی
درسته مفته ولی می ترسم شما اینقدر وبلاگ بزنی که بلاگ اسکای پولیش کنه!
همین امروز خوندم که طبق تحقیقاتی خانم ها بیشتر از ۲۴ ساعت نمی تونند رازی را نگه دارند!
شوخی کردم.همین الان ادرس این وب را پاک می کنم و دیگه اینجا نمیام.شما هم راحت باش
فکر کنم این کامنت تائید نشه بهتر باشه

آره بهتره پاکش کنم

یک زن پنج‌شنبه 22 مهر 1389 ساعت 23:45 http://radepayeman.blogsky.com

سلام اقای دکتر ...بار دوم ِ که مواجه میشم با آپ شما .
چند پستی ازتون خوندم و جالبِ که احساس کشش برای خوندن پست های دیگه تون بهم دست داد.
تصاویر جالبی به انسان میدید...llk,k.
ایام به کام و تحصیلتون پربار باشه انشالله.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.