روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

cv line با محمد

امروز ما چون اصولاً تا حالا یه دونه هم cv به پستمون نخورده قرار شد با محمد برم کار اونو نیگا کنم مریض مال بخش خودشون بود 2 تا هم cv داشتن محمد به شوخی گفت تو میای چیکار کنی هر وقت تو میای من خراب می کنم....خلاصه رفتیم یه خانومی بود جوون و مشکل شنوایی هم داشت اون شروع کرد و رزیدنتش هم اومد جهت بازدید البته با لباس شخصی اومده بود...خلاصه از شانس بد اون یا شایدم من نتونست رگ رو پیدا کنه خانوم رزیدنت هم اومد و بعد از کلی تلاش رگ رو پیدا کرد ولی بدتر ازون سیم گاید تو سوزن گیر کرد و آخر هم کنده شد نتیجه این شد که بلافاصله عکس پرتابل قفسه سینه و ست cv  هم دیگه خراب شد خلاصه همه داشتن منو چپ چپ نیگاه می کردن خودمم داره باورم میشه بدشانسم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.