روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

کشیک داغون کننده

شنبه گذشته خیلی کشیک بدی داشتیم اولا چند تا مریض ناجور صبح ساعت 3 و 4 صبح اومدن که مجبور شدیم از خواب بزنیم بعدشم دو تا مریض انسدادی که خواب بر ما حرام شد حالا تو این هاگیر واگیر یه پیرزن با معلولیت ذهنی هم آوردن که همراه درست و حسابی هم نداره با یه فتق گیرافتاده با چه بدبختی براش تشکیل پرونده دادیم پول نداشت به 100 جا نوشتیم اورژانسیه بعدشم به اتاق عمل الکتیو نرسید بردیمش اورژانس حالا اینم داستانی بود من سر chest tube گذاشتن بودم سرهنگ زنگ زد من تا نیم ساعت دیگه میام اتاق عمل اورژانس ما هم سر نیم ساعت هماهنگ گرده رفتیم اتاق عمل که ازون ور اینا کارشون طول کشید نتیجه این شد که 2 ساعت بعد رفتیم یه نکته باحال هم اینکه تو بخش وایساده بودیم موقعی که استاد امین اتند محمد داشت رد میشد بعد از سلام ما فرمودند من وبلاگتو می خونم خیلی خر کیف شدم امروزم تا حالاش که بد نبوده صبح که سرهنگ گفت اجازتو دارم میگیرم از طولی که بیای سر عمل تیمکتومی بعدشم رفتیم عفونی تکلیف یه chedt tube رو معلوم کردیم آهان داشت یادم میرفت تو کشیک یه cv line هم تو بخش غدد داشتم که نتونستم برم خیلی چاق بود خانومه عاطی هم بود اونم تلاش کرد نشد  الانم خیلی خوابم میاد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.