روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

تا بوق سگ

دیشب که بسیار کشیک خوبی بود و اصلا سنگین نبود و کلا اتاق عملی نداشتیم یه مریض فقط مال رضا بود که اول خواست بکنه تو پاچه من که موفق نشد ولی چون خسته بود من کاراش رو کردم و تازه آخرش هم اصلا عملی نبود صبح که رفتیم اتاق عمل کلا دو تا عمل داشتیم ولی سنگین بودند و تا ۵ بعد از ظهر طول کشید بیچاره ممل که تازه قرار بود بره گزارش بخش بده انترن های جدید هم که اومدن و البته دیروز روز اولشون بود دو تا دختر و یه پسر هستن فعلا که بهشون نمی خوره اهل دودر کردن باشن تا ببینیم چی پیش میاد

نظرات 1 + ارسال نظر
احسان چهارشنبه 18 خرداد 1390 ساعت 18:42 http://ehsanhp.blogsky.com/

ای بابا حرف حق هم بزنیم تایید نمیشه؟ مگه دروغ گفتم که تایید نکردی؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.