روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

یه آپاندیسیت دیگه

دیشب که رفتیم سر عمل شکم رو که باز کردیم انقدر داغون بود که بدون هیچ کار خاصی درن گذاشتیم اومدیم بیرون . صبح رفتیم سر عمل FAP استاد کولورکتال پرسید این بچه داره که ما هیچکدوم بلد نبودیم و استاد ناراحت شد گفت حقتونه دیگه مریض براتون نخوابونم و ما شرمنده سر در گریبان نمودیم ..سر عمل صحبت از مسافرت بود و یزد و شمال و اهواز و استاد برگشت از من پرسید ماهیگیری رفتی بنده گفتم کجا تو یزد ؟؟؟؟
دو تا آپاندیسیت داشتیم اولیشو من رفتم که گانگرنه بود خیلی داعون  ولی شکم رو که باز کردم پیداش کردم . یه کوندیلوما هم داشتیم که منو استاد جوونه با حفظ شرایط امنیتی رفتیم

نظرات 2 + ارسال نظر
هانیه چهارشنبه 15 تیر 1390 ساعت 13:08

ازیکی شنیدم میگفت توصحرای یزد یه ماهیگیر پیدا شده. پس بگو اون ماهیگیره شما بودین

maryam پنج‌شنبه 16 تیر 1390 ساعت 23:53

kondyloma ro jarahy mikonan aya ya ni chi bode/

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.