روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

لاپاروسکوپی بازی

اول از همه اینکه امروز تو اتاق عمل وقتی رفتیم سر لاپاروسکوپی من برای دومین بار پورت گذاشتم و بعدشم با گراسپر چند دفعه کار کردم و در نهایت هم وقتی دو تا کلیپس پلاستیکی افتاد تو شکم با گراسپر درش آوردم خیلی حال داد
سر عمل پاراتیروئیدکتومی ناغافل یه رگ رو زدم ...خون جت میکرد تو فیلد عمل و ساکشن هم خراب شده بود خلاصه تا استاد رگ رو بگیره داشتم از ترس میمردم ..بعدش که دیدن حالم بد شده سرهنگ و استاد جوونه کلی بهم خندیدن که این اصلا چیزی نبود و فوقش بالاش رو باز میکردیم رگ رو می گرفتیم صبح که رفته بودم صبحوونه بخورم دیدم بچه های اتاق عمل انگار سرسنگینن و کسی نمی خواد با ما حرف بزنه ..خلاصه تحقیق به عمل اومد سرپرستار بهشون گفته با جراحا دیگه بگوبخند نکنین چون چیفشون بی تربیته..یعنی آخر استدلال بود خداییش ..حالا اون یه کاری کرد به من و ممل چه مربوطهیه مریض سینوس پیلونیدال داشتیم که موقع اسپاینال اشتباهی بهش دارو زدن حالش بد شذه بود داشت خودشو از روی تخت مینداخت پایین ..خلاصه عملش کنسل شدامروزم فهمیدیم کشیک قبلی دوستان اینترن یه مریض رو به ما معرفیش نکردند و مجبور شدیم ویزیتش کنیم که الحمدلله عملی نبود

نظرات 1 + ارسال نظر
باران پنج‌شنبه 23 تیر 1390 ساعت 03:16

سلام. خسته نباشی. من GP هستم 3 سال دستیاری دادم قبول نشدم. عاشق جراحی ام.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.