روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

کاتتر CAPD میزاریم

امروز کلا اتاق عمل خیلی باحال بود اصلا معلوم نبود اتند بیهوشی کیه . همه دست به بغل نشسته بودیم تا یکی بیاد مریضمونو بخوابونه . بعدش هیش کی نمیومد . خلاصه خیلی طولش دادن آخرشم ساعت 10 شروع کردیم . امروز هم با استاد یه کاتتر CAPD برای یه مریض CKD گذاشتیم البته 40 درصدش و من رفتم . خوشم اومد

نظرات 2 + ارسال نظر
اریاناز دوشنبه 21 شهریور 1390 ساعت 17:13

دکتر می دونم این سوتی هاتون به خاطر بی خوابیه ولی اون دست به بغل نشستن نیست دست به سینه نشستنه ها

اینم درسته خوب ... جدیده

سویل دوشنبه 21 شهریور 1390 ساعت 22:09 http://roozegaresecil.mihanblog.com

(این برای نبودن متخصص بیهوشی)
(این برای اینکه امیدوارم 100% اش رو شما بری)
(این برای اصطلاحاتی که توش بیسوادم)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.