روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

مرخصی می خواااااام

امروز صبح که رفتیم مورنینگ بعدش چیف بخش جدیدمون رو از مورنینگ انداختن بیرون چون مریض آماده نکرده بود.بعدش ما رفتیم اتاق عمل که داشتیم یه بیوپسی عضله یه نوزاد رو با اتند اطفال انجام میدادیم که گفتن استاد خونسرده گفتهبرین باهاش راند من گفتم اگه میشه ممل بره من می خوام سر این عمل باشم که ندا اومد ممل با استاد جوونه سر عمل رفته تو برو . خلاصه کلی به زمین و آسمان فحش دادم و رفتم بخش . با همون لباس اتاق عمل رفتم گفتم شاید زود منو آف کنه برم نشون به اون نشون که کلی معطلمون کرد راند هم کرد 2 ساعت وسطای راند هم که از اتاق عمل زنگ زدن گفتن من برم بازم برگشت گفت شما بمون بعد از راند برو.خلاصه راند که تموم شد ما رفتی به استاد گفتیم من میخوام برم مرخصی هفته بعد یه جوری برگشت گفت چند روز من جرات نکردم زیاد بگم گفتم 2شنبه 3شنبه که تعطیله من اول هفته برم حالا می خواستم کل هفته رو دودر کنم . خلاصه اینم از مرخصی گرفتنمون. یه هرنی نافی با چیف عمل کردم خوب بود

نظرات 2 + ارسال نظر
mikah چهارشنبه 9 آذر 1390 ساعت 09:50

چیف همون سرهنگه؟
اتند کیه؟

ایول استاد

چیف=سرهنگ
اتند=استاد

ماما مهربون جمعه 11 آذر 1390 ساعت 16:07 http://midwife40.blogfa.com

مرخصی یعنی چی دکتر.مگه به دکترا هم مرخصی میذن؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.