روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

بد شانسی آوردم

صبح که رفتیم بخش استاد از دستمون شاکی بود که من که بهتون گفتم واسه این مریض ( انسدادی ) سوند بزارین چرا نزاشتین . حالا ما دمغ که بابا جون اینا رو به سال یک گفتی به ما که نگفتی . خلاصه رفتیم اتاق عمل چیف ما رو می خوان مجبور کنن کشیک اضافه وایسه به جای یکی دیگه از سال 4ی ها اینم قاطی کرده بود اصلا نمیشد دم پرش رفت .امروز یه دونه کیسه صفرای لاپاروسکوپی ما رفتیم که بچه رب هم اومده بود و قسمت جدا کردنش به ما خورد و ما هم با چه دقتی انجام دادیم از شانسمون دقیقا اون تیکه آخرش سوراخ شد . البته پورت دوربین گذاشتنم هم کلی طول کشید

نظرات 4 + ارسال نظر
sh.kh یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 22:48

دکتر خداییش رشتتون چه حالی میده ها!!!

کهکشان یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 23:00

سلام دکتر
عمل همیشه اونطوری که می خوایم پیش نمی ره. وچقدر هم حال جراح گرفته می شه! می فهمم چی می گین. حال پدرم رو توی اینطور مواقع زیاد دیدم! :((

خدا قوت بده

آسمان یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 23:38 http://stayfar.persianblog.ir/

شما که هوادار لاپاراسکوپی بودین !کاش کلا نصیبتون شه

مری ناز سه‌شنبه 16 اسفند 1390 ساعت 15:33 http://merrynaz68.blogfa.com

واییییییییییییییی چه کارها !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خسته نمیشید؟؟؟؟؟؟؟؟
عاشق رشته تون هستید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به نظر من برای دوره تخصص دست بخونید چون خیلی پر در آمده و هم اینکه خیلی جای مانور داره

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.