روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

اولین ناخن کشی دس تنها

امروز کلا 2 تا عمل گنده داشتیم یه رکتوپکسی بود که ما خودمونم دفعه اول بود میدیدیم . یه مریض دیگه هم داشتیم که توده برست بود با لنف نود دایسکشن آگزیلا . یه مریض دیگه هم نقلی کشیدین ناخن بود که این مشکلش این بود که بی حس نمیشد 15 سی سی لیدوکائین زده بودیم باز نعره میزد بنده خدا . آخر هم مجبور شدیم به صورت IV sedation آرومش کنیم . خلاصه این هم اولین ناخنی بود که ما دس تنها در آوردیم و خداییش هم از هیبت این ناخنه که زیر پوست بود ترسیدیم . بعدش با ممل و چیف محترم رفتیم کافی شاپ نزدیک رستوران ناهار بخوریم . حالا من یه ناهاری تو بیمارستان خورده بودم ولی نتونستم به روشون بیارم یعنی خجالت کشیدم حالا سیر سیر بودم یه غذا هم واسه من سفارش داده بودن . خلاصه با گریه هر لقمه ای پایین میرفت . دیگه نصفش رو که خوردم داشتم می ترکیدم . راستی امروزم یه اینتوباسیون موفق داشتم

نظرات 5 + ارسال نظر
رز دوشنبه 1 اسفند 1390 ساعت 19:39 http://acme.blogsky.com

آدم 99 ساله می تونه رزیدنت باشه و جراحی کنه بابا ای ول به این پشتکار

سحر دوشنبه 1 اسفند 1390 ساعت 19:42 http://sahar1985.blogsky.com

واقعا خسته نباشین دکتر...

ممنون

ژاویز(اشک هیزم) دوشنبه 1 اسفند 1390 ساعت 23:02

ما ایرانیا یه عادت بد داریم - اونم اینه که خیلی تعارفی هستیم و تو رودروایسی هم قرار می گیریم و حرفمونو نمی زنیم - خوب می گفتید غذا خوردید یه نوشیدنی یا دسر سفارش می دادید - تو هر چی با دیگرون رودروایسی دارید شکم دیگه نههههه به دل درد بعدش و حالت تهوع بعدش نمی ارزه
ماهی دوست ندارم یه دفعه که با دوستان بیرون دوره داشتیم بردنمون غذای شمالی بدن بهمون منم تا اون روز نمی دونستم قضیه از این قراره- خلاصه به زور سه قاشق خوردم که دوستام ناراحت نشن ویلا می خواستن منصرف شن و بریم یه جای دیگه منم دیدم ناجوره برنامه بهم بخوره خوب خوردم - از وقتی از دره رستوران اومدیم بیرون تا دمه خونه حس می کردم دارم جون می دم همه ی آدما رو شبیه اون ماهی شکم پری که تو ظرفم بود می دیدم کارم داشت به شست و شوی معده می کشید- تا دو روز بعدش نتونستم غذا بخورم از اون دفعه توبه کردم که دیگه تو خوردن با کسی تعارف نداشته باشم همون دسر و نوشیدنی بعدها خیلی نجاتم داده امتحان کنید شاید جواب داد

رکسانا دوشنبه 1 اسفند 1390 ساعت 23:32 http://iranbanooo.blogsky.com

مبارکه
دکتر واسه امتحان یادتونه چقدر خوندید درسها را ؟ و چی ؟

نسیم پویان سه‌شنبه 2 اسفند 1390 ساعت 11:54 http://jot.blogsky.com/

2 تا عمل گنده؟ این مدلت نوشتنت آدمو با دنیای طاقت فرسای پزشکی بدجوری اخت میکنه...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.