روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

شکم وا میکنیم دس تنها

امروز برای اولین بار یه توده دیستال پانکراس دیدم که به طحال هم چسبیده بود . اخر هم طحالش برداشته شد . بیمار یه خانم ناشنوا بود که خیلی هم مظلوم بود و همه هم هواشو داشتن . من سر این عمل بودم که استاد اومد سر عمل چون قبلش سر یه عمل لاپاروسکوپی رفته بود که انگار کیسه صفرا پاره شده بود و سنگاش ریخته بود تو شکم و استاد اعصاب نداشت . راستی برای اولین بار هم ما دس تنها یه شکم رو باز کردیم که البته شکم که چه عرض کنم در حقیقت گود برداری میکردم و ۳ متر رفتیم پایین تا رسیدیم به داخل شکم . یه بیوپسی لنف نود اینگوینال هم داشتم که چون خیلی لاغر بود همش می ترسیدم شریانشم بزنم

نظرات 8 + ارسال نظر

چه عالی ....موفق باشید

هدیه یکشنبه 14 اسفند 1390 ساعت 22:00

جندتا وبلاگ دارین!!!!!!!!

aseman یکشنبه 14 اسفند 1390 ساعت 23:32

تبریک! دیگه جراح واقعی شدین!

sh.kh دوشنبه 15 اسفند 1390 ساعت 01:17

نتیجه ی اخلاقی:نه چاق باشید نه لاغر!!!!

کهکشان دوشنبه 15 اسفند 1390 ساعت 12:34 http://www.thegalexy.blogfa.com

چه مصیبتیه وقتی اشتباها شریان پاره می شه!

سویل دوشنبه 15 اسفند 1390 ساعت 21:39 http://roozegaresevil.mihanblog.com/

به به اولین شکم باز کردن شیرینی داره...

... سه‌شنبه 16 اسفند 1390 ساعت 09:27

سلام
اگر امکان دارد در روزمرگی هایتون کمی هم درباره بیماری فرد توضیح بیشتر بدهید که هم اطلاعاتمون و تجربه ی ما پزشکان عمومی زیادتر بشه
دیستال پانکراس چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دوست عزیز شما پزشک عمومی هستین .
واقعا
مگه میشه یه پزشک معنی پروگزیمال و دیستال رو نفهمه
اینو ترم اول دوم پزشکی یاد میدن
منو دست انداختین

تـــــــارا جمعه 19 اسفند 1390 ساعت 23:22 http://l0ve.persianblog.ir/

یه کمی ترسناکه آقای دکتر!!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.