روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

تعطیلاته

دیشب که عمل اورژانس نداشتیم . امروزم که اومدیم تا مریض آوردیم اتاق عمل یکیش یه زخم دیابتی بود یکی دیگه هم یه خلبان بود که آشنای رزیدنت ارشد جدیدمون درومد و یه جسم خارجی تو بازوش بود که درآوردیمش . برم یه کم استراحت کنم واقعا خیلی این عملای سنگین داشتیم

نظرات 2 + ارسال نظر
ژاویز چهارشنبه 16 فروردین 1391 ساعت 19:20

دکی کنجکاویم گل کردش چی کار کردن که زخمی شدن
هواپیماشون دیر پریده - مسافرا عصبانی شدن زدن له شون کردن یا هواپیما رو تو جا پارک همسایه پارک کرده بودن بعد همسایه اومده و ...
احیانا" یکی از دکمه ها رو اشتباه زدن بعد در انبار هواپیما از زیرش باز شده همه ی ساک و چمدونای مسافرا با اون غذای بدمزه ی هواپیما - از اونجا پرت شده بیرون اون وقت اون مسافرا هم خلبان رو یکم نوازش کردن؟ اگه این مورده من قول می دم ضارب یه مسافر خانوم بوده چون بارها دیدم که واسه خاطر یه چمدون چه هوار هواری کردن گوشام کر شده اون موقع ها

sh.kh پنج‌شنبه 17 فروردین 1391 ساعت 00:00

جسم خارجی؟!!خلبان جنگ بوده؟!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.