روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

مریض چاقو خورده

دیروز خودمونو چش زدیم فقط یه مریض second look داشتیم همون خانم ایسکمی مزانتر که بازش کردیم و روده ها تا یه قسمتی گانگرنه بود که رزکت شد و من و ممل هم آناستوموز زدیم البته اولش من نبودم و با سال یکی رفتم سر یه عمل آپاندیس که دلمو خون کرد از بس بهش گفتم "نکن" "بکن"که میخ آهنین در سنگ بود . خلاصه آخرای عمل بود که خبر آمد یه جوونی اومده با چاقو زدنش خلاصه مریض با خونریزی از داخل قفسه سنه بازش کردیم و فلوی توراکس رو هم صدا زدیم و خلاصه نزدیکای در اون دنیا از تو بغل عزرائیل درومد. تموم که شد ساعت 4 صبح بود و باحالش این بود امروز اولین روز بخش جدید بود اصلا نتونستم برم 
نظرات 5 + ارسال نظر
پرستو جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 12:14

ولی کلا یه اسپند دود کنین واسه خودتون ،

اخه مام چشمتون میکنیم

دریا جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 13:33 http://zinat.blogsky.com

موفق باشید.

جرم شناس جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 14:15 http://justiceways.blogfa.com

ضرب و جرح؟
پس جای من واقعا خالی بوددددد

Nazila شنبه 2 اردیبهشت 1391 ساعت 09:26

ای بابا...
بلاخره هرکسی یه روزی بلید از یه جا شروع کنه دیگه...
شما مگه همچین روزایی نداشتی دکترررررر؟؟؟؟ (سال یکی بودن منظورمه!!!)

ماما مهربون یکشنبه 3 اردیبهشت 1391 ساعت 02:11 http://midwife40.blogfa.com

ای وای ازز این چاقو کشی ها

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.