روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

درمانگاه خیلی خیلی خلوت

امروز نوبت ما شدکه بریم درمانگاه اولش تو دلم گفتم خوب امروز که خبری نیست و استراحته فوقش 20 تا مریض میبینیم تازه اون یکی استادمون هم که درمانگاه داره و مریضا نصف میشن نشون به اون نشون که از ساعت 8 و 30 تا ساعت 2 و 30 به سلامتی و مبارکی 48 تا مریض دیدیم ( دو تایی با استاد ) بعدشم با گریه و التماس زنگ زدیم دیگه پذیرش نکنن اون ور هم همین داستان بود استاد گفت ما رکوردمون 100 تا مریضه خیلی خوش حال نباش . قیافه من خیلی دیدنی بود 
نظرات 4 + ارسال نظر
آدمک چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391 ساعت 15:09 http://darodivar.blogsky.com

یه سری هم به عالم درون یزن. چقدر وحشتناکه کار شما پزشکا... هزار رحمت به ما مهندسا

جرم شناس چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391 ساعت 15:43 http://justiceways.blogfa.com

فک کنم قانون مورفی رو شما خوب جواب میده.

سحر پنج‌شنبه 14 اردیبهشت 1391 ساعت 02:12 http://sahar1985.blogsky.com

عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما

دریا پنج‌شنبه 14 اردیبهشت 1391 ساعت 11:05 http://zinat.blogsky.com



۱۰۰تا؟؟؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.