روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

فراموشی

امروز که یعنی دوشنبه ( ما همیشه یه روز دیر میرسیم ) رفتیم سر یه عمل ماستکتومی دو طرفه جونمون درومد زما شده بودیم چرخ خیاطی بعدش که اومدیم ببندیم تازه گفتن اُهُک باید پورت هم بزارین واسه شیمی درمانیش . امروزم استاد فرشته مهربون اومد گفت بهم گفتن گوشتو بکشم گفتم چرا گفت تو کمیته مورتالیتی اون مریضه که expire شده تو کشیکت معرفی شده بعد پروندشو نگاه کردم نت تو توش نبوده خالا فکر کن ما تا خود صبح بیدار بودیما..البته اشتباه کردم تقصیر خودمه حتما باید هر کاری واسش میکردیم تو پرومده هم می نوشتیم ..لذا ما تمام قد از استاد جونمون عذرخواهی کردیم

نظرات 4 + ارسال نظر
سحر سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 00:38 http://sahar1985.blogsky.com

اوووووووووووووووووووول

گیس‌گلابتون سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 01:03 http://architect-openeyes.blogfa.com/

نازی. چقد خوبه یه همچین استادی! خدا براتون نگهش داره
انشالله!!

جرم شناس سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 01:32 http://life-code.blogfa.com/

آفرین

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 تیر 1391 ساعت 02:10

دکی جون دوست داریم...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.