روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

اولین circumcision

خوب امروز روز کم و بیش خوبی بود. یه عمل circumcision بود که تقریبا خودم عمل کردم. بعدش یه چن تا عمل کوچیک و بزرگ دیگه. بعدش که تموم شد دیدیم شش تا مشاوره برامون گذاشتن . رفتیم جواب دادیم. که دیدیم از بیمارستان خودمون دارن زنگ میزنن و فهمیدیم که باز گند زدن و اشتباهی رو موبایل من دایورت شده . لذا به آقای ممل زنگ زدیم و خلاصه دس بوسی ممل و نتیجه این شد که دایورت کردیم رو ممل. بعدش اومدیم خیر سرمون بخوابیم که زنگ زدن پذیرش بگیرن . بعدش دوباره اومدیم بخوابیم رزیدنت محترم اطفال زنگ زده که" آقای دکتر یه مریضی اومده که احتباس ادراری داره چون هایپوسپادیاس داره هر چن وقت میاد ما براش سوند میذاریم . الان بزاریم ؟" یعنی داشتم پیش خودم مرور میکردم چه نوع فحشی به این بدم که خودش برگشته میگه خوب پس با اجازتون میزاریم . یعنی من موندم رزیدنت جراحی باید به شما بگه سوند بزارین....
باز اومدیم بخوابیم از بخش زنگ زدن دوازززززززززززززده تا مریض خوابیده بیا نُت بزار..یعنی روان منو پریش کردن اینا..خدا تا صبح به خیر کنه 

نظرات 8 + ارسال نظر
م شنبه 11 شهریور 1391 ساعت 21:18

خیلی غر می زنی عسل.

با چشم‌های باز شنبه 11 شهریور 1391 ساعت 22:10

خوشحالیم دکتر هر چند شرح غم شماست.خوشحالیم که می‌نویسید.

غصه نخور. درست می‌شه.

[ بدون نام ] شنبه 11 شهریور 1391 ساعت 22:33

ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺒﺎﺷﻲ ﺩﻛﺘﺮ ﺭﻧﺞ ﻭ ﻣﻼﻟﺖ ﻣﺒﺎﺩ
ﮔﺮﭼﻪ ﻛﺎﻣﻨﺖ ﻣﺎ ﻛﺎﻫﺶ ﺩﺭﺩﺕ ﻧﺪﺍﺩ

سانتاماریا شنبه 11 شهریور 1391 ساعت 22:48 http://paeeze1363.blogfa.com

دستتون طلا دکتر دست طلا

پزشک طرحی یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 13:06 http://pezeshketarhi.blogfa.com

circumcision؟ هورااااا
پایان نامم راجع بهش بود . استادمون میداد بهم.البته با 6 تا چشم وای میستاد بالا سرم....
تماتم کیسای پایان ناممو خودم کلاسیک رفتم...
البته الان اصلا قصد خودستایی نداشتما...

یاس یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 13:56

salam
مرخصی نرفتید؟

یاس یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 13:59

آخ یادم رفت...
خسته نباشید خدا قوت دیدن بچه های مریض خیلی دردناکه خدا صبرتون بده.خواهشا با بچه ها با دقت تر رفتار کنید.
متشکرم

masi دوشنبه 13 شهریور 1391 ساعت 00:42 http://www.yasyas-66.blogfa.com

دکتر جان درسته که دارن رو اعصابت اسکى میرن ولى برادر من ریلکس...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.