روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

شانس نداریــــــــم

نمی دونم اون موقعی که شانس تقسیم میکردن ما کجا بودیم ..امروز خیر سرمون دیدیم روز جهانیه فتقه( هر موقع یه عملی زیاد باشه بچه های اتاق عمل میگن روز جهانیشه ) امروز 6 تا عمل فتق داشتیم که بماند که چه جوری هیچ کدومش به ما نمیرسید . دلمون خوش بود که اقلاً زود تموم میشه . نشون به اون نشون که هی از در و دیوار مریض سر پایی و ته پایی میومد و خلاصه به سلامتی تا 6 در خدمت اتاق عمل بودیم . امروز البته یه عمل لوبکتومی ریه هم داشتیم اونم از یه بچه 2 ماهه.خیلی خفن بود.چند دقیقه پیش هم فلوی محترم زنگ زدن که دستورات مریض اجرا نشده مگه نگفتی که ما هم با ادله ( مبنی بر اینکه ما نفهمیدیم چرا نرس های همراه ما ننوشتن) بی گناهی خود را فریاد زدیم 

نظرات 5 + ارسال نظر
پزشک طرحی چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 01:12 http://pezeshketarhi.blogfa.com

دکتر از این به بعد تو از چیزی تعریف نکن... حسابی تو زرد از آب در میاد...

آذین چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 02:15 http://www.missalef.blogfa.com

موقعی که خدا شانس تقسیم میکرد احتمالا مثل من تو صف بستنی بودی!!

ریحانه سادات چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 16:02 http://praseodymium59.mihanblog.com

سلام خسته نباشین!
به منم سربزنین خوشحال میشم..
منتظرتونم

م چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 17:12

خدا لعنتشون کنه این متخصص بیهوشی ها رو .منو مثلا بیهوش کرده بودند ولی از اول تا اخر عمل درد میکشیدم وصدای جراح هم که مثل رادیو همش داشت حرف میزد رو میشنیدم فقط نمی تونستم تکون بخورم.

سحر چهارشنبه 15 شهریور 1391 ساعت 17:53 http://sahar1985.blogsky.com

میگم دکتری ما مریض سرپایی رو میدونیم چیه ... اونوخ مریض ته پایی ( ) چه جور مریضی هست ؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.