روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

آنوریسم آئورت زنده نموند

خوب از کشیک سال دویی تو بیمارستان خودمون بگم. اول از همه که یه مریض داریم شکم مثبت یعنی بدوبدو باید ببریمش اتاق عمل 4 تا از پسراش خیلی شیک اومدن انگشت زدن که بابا بیخیال این که طوریش نیست ما رضایت به عمل نمیدیم. بعدش زنگ زدن یه مریض با آنوریسم آئورت پاره شده رو دارن اورژانسی میبرن اتاق عمل و به قول معروف هنوز امید هست مثل فشنگ پریدم اتاق عمل استادمون هم اومده بود...کشتیم خودمونو ولی بی فایده بود. اومدم بیرون که به همراهاش بگم دیدم یکی از رزیدنتای قلب هم وایساده و از آشناهاشه ...
همیشه خبر بد دادن حس بدی رو تا چند روز برام میاره. این رفیقمون هم که ....
تا صبح به خیر بگذرون خدایا

نظرات 9 + ارسال نظر
فاطمه جمعه 17 شهریور 1391 ساعت 22:24 http://manism.blogsky.com/

چقد سخته روزمرگی های یک جراح !!!!
البته فهمش واسه من و گرنه سختیه کار رو در جریان نیستم !!
همش تخصصیه و جالب

[ بدون نام ] جمعه 17 شهریور 1391 ساعت 23:40

ﺩﻛﺘﺮ ﺍﻳﻦ ﺣﺲ ﺑﺪﺍ ﺑﻪ ﻣﻨﻢ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻣﻴﺸﻪ ﻫﺎ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻢ ﻛﻲ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭼﻲ ﺷﺪ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺟﺮﺍﺣﺎ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺍﻳﻦ ﺫﻫﻨﻴﺖ ﺑﺪﻭﺑﺪﻭ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﺳﺮﻳﻊ ﺑﺎﻳﺪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻧﻮ ﺑﺮﺳﻮﻧﻦ

masi شنبه 18 شهریور 1391 ساعت 01:01 http://www.yasyas-66.blogfa.com

آلبالو شنبه 18 شهریور 1391 ساعت 01:34

خدا قوت دکتر

با چشم‌های باز شنبه 18 شهریور 1391 ساعت 11:54 http://architect-openeyes.blogfa.com/

شما خبر بد رو اینجوری می دین: " متاسفم."

ایشاللا همیشه همه چی برای شما و بیماراتون خوب باشه و همیشه اینجوری باشید:" "

آذین شنبه 18 شهریور 1391 ساعت 14:09 http://www.missalef.blogfa.com

اولا به اون رزیدنت قلب مراتب ارادت ما رو برسونید.بگید چاکریم.
ثانیا خیلی سخته وقتی ببینی این همه تلاش کردی ولی نتونستی کاری براش بکنی.

[ بدون نام ] شنبه 18 شهریور 1391 ساعت 19:56

ﺩﻛﺘﺮ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻴﺮ ﺑﻪ ﺁﺋﻮﺭﺕ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﻣﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺟﻠﻮﻱ ﺧﻮﻧﺮﻳﺰﻱ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﻮﻥ ﺍﺯ ﺩﻫﻦ ﻭﺑﻴﻨﻲ ﺑﺰﻧﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ؟ﭼﻘﺪ ﻃﻮﻝ ﻣﻴﻜﺸﻪ ﻫﻮﺷﻴﺎﺭﻳﺸﻮ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺑﺪﻩ؟ ﺣﺮﻛﺖ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺧﻮﺩﺷﻪ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺖ ﮔﻴﺠﻲ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻧﮕﺎ ﻣﻴﻜﻨﻪ؟

فریال یکشنبه 19 شهریور 1391 ساعت 09:56 http://f5509.blogfa.com/

سلام
میدانید وقتی یه نفرexpireمیشه احساس میکنم فضا سنگین میشه انقدرکه سنگینیش میخواد آدمو خفه کنه سنگین تر موقعی که طرف رابشناسی
امیدوارم دیگه کمت همچین صحنه ای را ببینید

ماما ی مهربون چهارشنبه 22 شهریور 1391 ساعت 18:22 http://midwife40.blogfa.com

وای چقد سخت خبر فوت کسیو دادن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.