روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

روزمـرگی های یک رزیـدنت جراحـی

خاطرات دوران تحصیل در رشته جراحی عمومی ، زشت و زیبا ، تلخ و شیرین

شوخی شوفری

تازه از بیمارستان رسیدم. کلا روز مزخرف و خسته کننده ای بود. اول صبح که دانیال حالمو گرفت. با اون smsی که از موبایل من برای اینترنم فرستاد. کلی انرژی گذاشتم تا گندشو درست کنم. بعدش که دید خیلی حالم بده و می خوام حالشو بگیرم. ترسید خودش به اینترنه زنگ زد گفت sms رو من فرستادم. جالبش این بود که خود اینترنه فهمیده بود. کلاً آدم باجنبه ایه. بعدش که اوضاع آروم شد سر دو تا circumcision پدر منو درآورد از بس میومد می چسبید بهم اذیت میکرد. خلاصه داستان ادامه دار بود تا عصر همینطور مریض پشت مریض میومد. تا آخر دو تا آپاندیسیت اومد. آخریه یه دختر 11 ساله بود خیلی فیلم بود. زار میزد که من می دونم من از زیر این عمل زنده بیرون نمیام. بعدش که کلی بهش روحیه دادیم هر کی رو تو اتاق عمل میدید. می گفت من خودمو به تو میسپارمو استاد بی هوشی بهش گفت چی داری که به من بسپاری . برگشت گفت الان که چیزی ندارم. استاد هم گفت : خوب پس خودتو به یکی دیگه بسپار...یه آپاندیس دراز خفنِ به همه جا چسبیده داشت که پدر منو درآورد تا درومد..یعنی دارم میمیرم

نظرات 6 + ارسال نظر
مریم سه‌شنبه 11 مهر 1391 ساعت 21:16

وقتی من خیلی خسته ام وتمام بدنم درد میکنه نرمشهای کششی انجام میدم خیلی برای رفع خستگی موثره مخصوصا درد پاها .شما هم امتحان کنین خیلی خوبه .

زینب سه‌شنبه 11 مهر 1391 ساعت 21:59

خسته نباشین دکتر چه عجب از بیمارستان دل کندین اس ام اشتباهی که بدجور حال گیره

مهسا چهارشنبه 12 مهر 1391 ساعت 13:43 http://manoneveshtehayam.blogfa.com

خسته نباشید

ﺻﺪﻑ چهارشنبه 12 مهر 1391 ساعت 18:20

ﻣﻨﻢ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺯﻳﺎﺍﺍﺍﺩ
ﭼﻲ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ؟
ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺎ ﺳﺎﻝ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﻳﺎ ﺍﺭﺷﺪ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﻴﺸﻴﻦ ﻳﺎ ﺣﻜﻢ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﺳﺘﺎﺩﻱ ﺩﺍﺭﻳﻦ؟

ﺻﺪﻑ چهارشنبه 12 مهر 1391 ساعت 18:23

ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﻪ ﻣﻮﻧﺚ ﺑﻮﺩ ﻳﺎ ﻣﺬﻛﺮ؟

پزشک طرحی دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 13:50 http://www.pezeshketarhi.blogfa.com

امان از مریضای شلوغ کن ....
البته دست خودشون نیست دکتر ...
امان از ترس ....

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.